انرژی

برای نفت آمریکا هیچ جا خانه نمی‌شود

هر کسی که بخواهد دیدگاه غول‌های نفتی درباره بازار انرژی را درک کند باید به پیشنهاد خرید ۵۰ میلیارد دلاری شرکت شورون به شرکت آنادارکو پترولیوم که جمعه گذشته مطرح شد، نگاهی بیاندازد.

به گزارش آرمان اقتصادی، این قرارداد خرید بر مبنای سه فرض مهم است. نخست اینکه نفت ماندنی خواهد بود. هنوز زمان زیادی تا پیک تقاضا برای نفت مانده و بعید است پیش از سال ۲۰۳۰ چنین اتفاقی روی دهد. خودروهای برقی توجهات را جلب کرده‌اند اما شمار خودروها و سایر خودروهای سبک دارای موتور احتراقی همچنان بین ۹۷ تا ۹۸ درصد از بازار جهانی را تشکیل می‌دهد. حتی اگر زمانی پیک تقاضا برای نفت روی دهد، قرار نیست با افت یکباره تقاضا همراه شود و احتمالاً تقاضا یکنواخت خواهد ماند. خودروهای برقی سهمی از بازار را به دست خواهند آورد اما رشد حمل و نقل بار و هواپیمایی و همین طور بخش پتروشیمی، همچنان ضامن رشد تقاضا برای نفت خواهد بود. مصرف ۱۰۰ میلیون بشکه در روز نفت، محتمل‌ترین نتیجه پیک تقاضا خواهد بود که همچنان حجم بالایی است و نیاز به کشف و توسعه منابع نفتی را مبرم می‌کند.

دوم اینکه این صنعت دریافته که در سال‌های اخیر تاکید بیش از حدی روی گاز و توجه ناکافی به نفت داشته است. تقاضا برای گاز طبیعی قوی بوده و سرمایه گذاری بالا در توسعه منابع جدید گاز را تشویق کرده است. خود شرکت شورون در سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری‌های بالایی در گاز داشته و به خصوص یک سری پروژه‌های پرهزینه را در استرالیا راه اندازی کرده است. نگرانی آزاردهنده این است که عرضه گاز طبیعی از تقاضا فراتر رود زیرا منابع انرژی تجدیدپذیر کم هزینه با حمایت دولتی برای کاهش آلایندگی طراحی شده و ضریب نفوذ آنها در بازارهای برق جهانی رو به رشد است. تقاضا برای گاز برای استفاده در تولید نیرو، عامل رشد اخیر بوده است اما همچنان که بازار برق رقابتی‌تر می‌شود، گاز در برابر تجدیدپذیرها آسیب پذیری بیشتری پیدا می‌کند و در میان مدت، نفت سرمایه گذاری بهتری به نظر می‌رسد.

اما چالش اساسی و سومین پیام پیشنهاد خرید شورون این است که یک شرکت نفتی بزرگ برای ادامه فعالیت، به دسترسی به منابع نیاز دارد. این چالش با نیاز برای یافتن منابعی که با هزینه اندک قابل توسعه هستند و در برابر ریزش بیشتر قیمت‌ها آسیبی نمی‌بینند، پیچیده شده است. هیچ کمبود نفتی در جهان وجود ندارد اما موانع سیاسی بی‌شماری دیده می‌شوند. ذخایر نفتی خاورمیانه به دلیل مالکیت دولتی (عربستان سعودی)، تحریم‌ها (ایران) یا ریسک‌های فیزیکی (لیبی) تا حدود زیادی روی سرمایه گذاری بین‌المللی بسته مانده‌اند. روسیه نیز به دلیل تحریم‌های آمریکا همچنان دچار محدودیت دسترسی است و نیجریه در فساد فرو رفته در حالی که ونزوئلا درگیر منازعه سیاسی است.

بنابراین برای غول‌های نفتی آمریکایی راحت‌تر است که به منابع داخلی متمرکز شوند. کاهش هزینه‌ای که می‌توان با خرید شرکتی مانند آنادارکو انجام داد، قابل توجه است. دارایی‌ها در منطقه پرمیان باسین تگزاس و نیومکزیکو که یکی از بزرگترین میادین نفتی کشف شده در خارج از خاورمیانه هستند، ارزش بالایی دارند به ویژه به این دلیل که از هزینه‌های پایینی برای توسعه برخوردارند و زیربناهای جدید و گسترده برای رساندن منابع به بازار وجود دارد.

بر اساس گزارش فایننشیال تایمز، پیشنهاد خرید آنادارکو، آخرین پیشنهاد خرید یک شرکت نفتی نخواهد بود چرا که تفکر شورون در کل صنعت انعکاس یافته است.

انتهای پیام

منبع

ایسنا

همچنین بخوانید

دکمه بازگشت به بالا