بانکبانک و بیمه

آینده‌پژوهی در مطالعات استراتژیک


*سید نجیب الله شنائی/کارشناس بانکی

مطالعه درباره آینده و تلاش برای پیش‌بینی آینده روندهای موجود و ویژگی‌های روندها و پدیده‌های نوظهور از مبانی اصلی برنامه‌ریزی راهبردی در حوزه‌های مختلف دانش بشری به شمار می‌رود. بر این اساس، ترسیم آینده‌های مورد انتظار برای بانک و مدیران آن موضوعی حیاتی است که این مهم هم‌اکنون از طریق دانشی با نام «آینده‌پژوهی» در سطح دنیا فراهم‌شده است. ازآنجاکه مزیت رقابتی برای بانک‌ها برای بقا مانند سایر سازمان‌ها بسیار مهم ارزیابی می‌شود، نیاز بانک‌ها برای مواجهه با شرایط گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و… پیش‌بینی آینده‌های بدیل و نحوه مواجهه با آن، با تدوین استراتژی‌های مختلف برای رویارویی با تغییرات ممکن امری بسیار ضروری بوده و به‌یقین بانک‌هایی که آینده‌های ممکن را شناسایی و نحوه مواجهه با آن را ترسیم می‌کنند، می‌‌توانند گام بلندی در جهت حذف رقبا و سودآوری بالاتر برای سازمانشان بردارند.«مفهوم آینده‌های بدیل» به این معناست که افراد و گروه‌ها در مسیری از پیش تعیین‌شده به‌سوی یک آینده واحد قرار ندارند بلکه آنان با به‌کارگیری قوای آینده‌نگری می‌توانند یک آینده را از میان دامنه وسیعی از پیامدها و مسیرهای منتهی به آینده انتخاب کنند. در ادامه به کاربرد یکی از ابزارهای مهم در مطالعات آینده‌پژوهی می‌پردازیم.
 
روش دلفی در آینده‌پژوهی
هدف اصلی این روش ایجاد اجماع در میان خبرگان یا کشف دلایل اختلاف‌نظر آنها در مورد موضوع یا زمینه‌های قابل وقوع در آینده است. این روش، ابزاری سودمند و راهبردی برای هدایت رویدادها و روندها به سمت آینده مطلوب به‌شمار می‌رود. در این روش دیدگاه‌های بسیار متنوع و متفاوتی همراه با دلایل آنها و همچنین بازخورد نظرات در محیطی توام با آرامش و به‌دور از عصبانیت یا حب و بغض مطرح و گردآوری می‌شود.امروزه بانک‌ها راه‌های متفاوت و متنوعی برای به‌کارگیری روش دلفی در پیش می‌گیرند، برگزاری نشست‌های تخصصی و اجرایی، تالارهای تبادل افکار، سمینارها و همایش‌ها و به‌ندرت استفاده از نظرسنجی‌ها در حوزه‌های کاری، نمونه‌هایی از به‌کارگیری روش دلفی در بانک‌ها هستند. استفاده از هر یک از این ابزارها در بانک‌ها، بیشتر با هدف انتقال دانش به امری مرسوم تبدیل‌شده است، اما سوال اینجاست که آیا استفاده از این ابزارها به شیوه عنوان‌شده موثر است؟ آیا با این شیوه می‌توان از عقاید، نظرات، ایده‌های نوآورانه و خلاقانه برای به‌کارگیری در مراحل تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژی‌های بانک استفاده کرد؟ اینجاست که می‌توان جای کمرنگ استفاده از گروه‌هایی مانند گروه‌های آینده‌نگر خلاق یا گفت‌وگو پیرامون آینده را بسیار احساس کرد.از مهم‌ترین وظایف گروه آینده‌نگر خلاق، شناسایی روندهای گذشته و جاری، پیشران‌ها و عوامل مهم تاثیرگذار بر این روندها و درنهایت تلاش برای آگاهی از نتایج حاصل از سناریوهای طراحی‌شده است.
به‌عنوان نمونه، سوالات اصلی قابل‌طرح در این گروه‌ها در حوزه بانک می‌تواند شامل سه مبحث ذیل باشد:
۱) تاثیرگذارترین نوآوری‌های نوظهور مرتبط با خدمات مالی و بانکی کدام هستند؟
۲) اثرات تدوین، ارائه و به‌کارگیری این نوآوری‌ها بر عملکرد بانک چگونه است؟
۳) این خدمات مالی و بانکی چه پیامدهایی برای مشتریان می‌تواند داشته باشد؟
با توجه به‌سرعت تحول و تغییرات در سطح جهان و نیاز مبرم سازمان‌ها به رهبری تغییرات استراتژیک، این گروه‌ها می‌توانند در تدوین استراتژی‌ها به رهبران ارشد، کمک‌رسان بانک بوده و در یک بازار رقابتی، مزیت رقابتی بانک را افزایش دهند؛ مزیت رقابتی، مجموعه عواملی است که بانک را در موقعیت برتر نسبت به سایر رقبا قرار می‌دهد. منابع مهم مزیت رقابتی در بانک‌ها را می‌توان در حوزه‌های ذیل جست‌وجو کرد:
– خلاقیت شامل تمایز محصولات و خدمات
– نوآوری شامل ارائه محصولات و خدمات جدید و برتر
– بهره‌گیری از فناوری‌های نو در زمینه اطلاعات و ارتباطات مانند بانکداری الکترونیک…
– کمک‌ها و حمایت‌های دولت
– وجود بازارهای انحصاری مانند ارائه یک خدمت خاص به اشخاص خاص
– کارآیی عملیاتی شامل شاخص‌های عملکردی و هزینه‌های پرسنلی و عملیاتی
– سرمایه انسانی بسیار ماهر
یکی از اصلی‌ترین منابع مزیت رقابتی عنوان‌شده در بانک‌ها که می‌تواند در تدوین استراتژی‌ها و ایجاد مزیت رقابتی تاثیر عمده‌ای داشته باشد نیروی انسانی ماهر است. بانک‌ها بدون استفاده از تفکرات نو و خلاق و مشارکت گرفتن از تمامی کارکنان در تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژی‌ها، نخواهند توانست تصمیمات مهم و تغییرات موفقیت‌آمیز را به‌موقع اتخاذ و به نحو مطلوب عملیاتی کنند؛ بنابراین لازمه استفاده از ایده‌ها و خلاقیت‌های نوآورانه کارکنان، تشکیل گروه‌های آینده‌نگر خلاق در بانک و شناسایی کارکنان واجد شرایط برای حضور و فعالیت در این گروه‌هاست. این امر مستلزم به‌کارگیری مدیریت مشارکتی در بانک‌ها بوده که یکی از ابزارها برای اجرای این نوع مدیریت، استفاده بهینه از نظام پیشنهادها است. این نظام به‌عنوان قابل‌دسترس‌ترین و سریع‌ترین ابزار می‌تواند از یکسو به معرفی کارکنان نوآور و خبره جهت حضور در گروه‌های آینده‌نگر خلاق پرداخته و از سوی دیگر مشارکت کارکنان بانک در این نظام، می‌تواند از نشانه‌ها‌ی تعهد و مسوولیت‌پذیری آنان برای رسیدن هر چه‌بهتر به اهداف و ترسیم آینده مطلوب بانک باشد.
 
کلام پایانی
یکی از مهم‌ترین ابزارهای قابل کاربرد در مطالعات آینده‌پژوهی بانک، استفاده از گروه‌های آینده‌نگر خلاق است. این گروه می‌تواند بخش مهمی از مزیت رقابتی بانک در آینده را تامین کند. یک گروه آینده‌نگر خلاق متشکل از مدیران و کارشناسان خبره بانک بوده که از قبل توانسته‌اند توانایی‌ها و توانمندی‌هایشان را در سایر بخش‌ها مانند نظام پیشنهادها و مصاحبه‌های شغلی با ارائه طرح‌ها و ایده‌های نوآورانه و جذاب نشان دهند. این گروه می‌تواند جدا از بهره‌گیری از کارکنان داخلی بانک، از تجربیات سایر بانک‌ها و مشاوران بیرونی بانک نیز استفاده کند.به‌یقین می‌توان گفت، ابزار مهمی مانند نظام پیشنهادها یکی از راه‌های شناسایی کارکنان متخصص، متعهد، بادانش و تجربه و دارای عملکرد شایسته در بانک بوده که توجه ویژه به آن، بانک را به‌سوی شایسته‌سالاری و شایسته‌گزینی سوق خواهد داد. به‌طورقطع عدم توجه به این ابزار و سایر نظام‌های ارزشیابی عملکرد، موجب به وجود آمدن مدیریت به‌اصطلاح اتوبوسی است، به این معنی که برخی از مدیران با استفاده از این خلأ با دخیل کردن روابط ناسالم و بعضا حب و بغض، در جهت به‌کارگیری و ارتقای کارکنان وابسته و غیر توانمند اقدام خواهند کرد که درنهایت این نوع مدیریت بستر مناسبی خواهد بود برای از دست رفتن نیروهای ماهر و متخصص.

همچنین بخوانید

دکمه بازگشت به بالا