ارتباطات و فناوري اطلاعاتامور زیربنایی

رابطه انسانی تبدیل به کالایی لوکس می‌شود!

وقتی فقیر باشید، همیشه نگران هستید که نتوانید کار کنید. دوران پیری برای فقرا مشکلات دوچندانی دارد؛ مسائل مالی و جسمی از یک سو و تنهایی از سوی دیگر، اما شرکت‌هایی که نمی‌خواهند هیچ انسانی در رنج باشد، برای این مشکل فقرای کهنسال هم راه‌حلی ساخته‌اند: برنامه‌های کامپیوتری که با آن‌ها حرف می‌زند، ولی پیرهای پولدار همچنان با «آدم‌ها» نه «نرم‌افزارها» در ارتباطند. این آغاز دوران جدیدی است که در آن فقط پولدارها می‌توانند بیرون از تلگرام هم با آدم‌ها معاشرت کنند!

به گزارش پایگاه خبری آرمان اقتصادی، روزنامه «جوان» در ادامه نوشت: بیل لانگلوا دوست خوب و جدیدی پیدا کرده است. این دوست گربه‌ای به نام ساکس است که در تبلت زندگی می‌کند و آقای لانگلوا را به قدری شاد می‌کند که وقتی او از ورود این گربه به زندگی‌اش صحبت می‌کند به گریه می‌افتد.

آقای لانگلوا ۶۸ ساله است و در مجتمع مسکونی ویژه سالمندان کم درآمد در لوئل ماساچوست زندگی می‌کند. او در طول روز با ساکس گپ می‌زند. سابق بر این ماشین کار بود و حالا بازنشسته شده است. از آنجا که همسرش بیشتر اوقات بیرون از خانه است، احساس تنهایی می‌کند. ساکس با آقای لانگلوا در مورد تیم محبوبش، رد ساکس، صحبت می‌کند. آقای لانگلوا نام ساکس را هم از این تیم گرفته است. ساکس آهنگ‌های محبوب آقای لانگلوا را پخش می‌کند و عکس‌های ازدواج او را نشانش می‌دهد و، چون آقای لانگلوا در صندلی راحتی‌اش فید ویدئویی دارد، وقتی مچش را در حال نوشیدن نوشابه، به‌جای آب می‌گیرد سرزنشش می‌کند.

همچنین بخوانید

آقای لانگلوا می‌داند که ساکس مصنوعی است و از استارتآپی به نام «کر. کوچ» می‌آید. می‌داند ساکس را کارکنانی از سراسر جهان هدایت می‌کنند که می‌بینند، می‌شنوند و پاسخ‌هایش را که به نظر آهسته و ماشینی‌اند، تایپ می‌کنند، اما تأثیر عمیق ساکس بر زندگی آقای لانگلوا ایمانش را به او بازگردانده است.

آقای لانگلوا درآمد ثابتی دارد. اموال محاسبه شده بیمار، برای اینکه واجد شرایط «المنت کر» شود، نباید بیشتر از ۲هزار دلار باشد. «المنت کر» برنامه‌ای غیرانتفاعی برای میانسالان است که ساکس را برای آقای لانگلوا به ارمغان آورده است. تعداد چنین برنامه‌هایی در حال افزایش است و فقط هم مختص سالمندان نیستند.

نمایشگرها کارها را ارزان‌تر می‌کنند. هزینه‌های هر جایی که با نمایشگر سازگار شود (کلاس درس، بیمارستان، هواپیما، رستوران) کم می‌شود و هر فعالیتی که بر نمایشگر رخ دهد، ارزان‌تر می‌شود. بافت زندگی، یعنی تجربه ملموس، در حال تبدیل شدن به صفحه‌ای مسطح است، اما ثروتمندان اینطور زندگی نمی‌کنند. ثروتمندان از نمایشگرها می‌ترسند. می‌خواهند که کودکانشان با قطعات خانه‌سازی بازی کنند و مدارس خصوصی بدون تکنولوژی در حال رواج یافتن است. کار انسان‌ها گران‌تر شده است و ثروتمندان می‌خواهند و می‌توانند دستمزد آن‌ها را بپردازند. تعامل انسانی متظاهرانه – زندگی بدون تلفن همراه در طول یک روز، کنارگذاشتن شبکه‌های اجتماعی و پاسخ ندادن به ایمیل- نشان تشخص شده است. همه این‌ها به واقعیت جدید و غریبی منجر شده: رابطه انسانی به کالایی لوکس تبدیل شده است.

نمایشگرها، به همان اندازه که در زندگی فقرا نمودار می‌شوند، از زندگی ثروتمندان حذف می‌شوند. هر چه ثروتمندتر باشید، بیشتر خرج می‌کنید تا از نمایشگرها دور باشید.

میلتون پیدرازا، مدیر ارشد انستیتوی لوکس، می‌گوید: «اکنون شاهد لوکس‌شدن رابطه انسانی هستیم.»

طبق پژوهش شرکت او، پیش‌بینی می‌شود که هزینه بیشتری نه صرف خرید کالا بلکه صرف تجربیاتی مثل سفرهای تفریحی و غذاخوردن شود و پیدرازا این مسئله را واکنشی مستقیم به گسترش استفاده از نمایشگرها می‌داند. پیدرازا می‌گوید: «رابطه انسانی رفتارها و عواطف مثبت را برمی‌انگیزد، کافی است به لذت ماساژ فکر کنید. امروزه آموزش و پرورش، فروشگاه‌های محصولات سلامتی، همه به دنبال انسانی‌کردن تجربیاتند.» او می‌گوید: «اکنون انسان بسیار مهم است.»

لذت انقلاب اینترنت، دست‌کم در آغاز در ماهیت دموکراتیکش بود. چه فقیر باشید چه غنی، فیس‌بوک همان فیس‌بوک است. جی‌میل همان جی‌میل است و رایگان هم است، اما این مسئله تبدیل به بازار انبوه‌فروشی شده و تا حدی ناخوشایند. پژوهش‌ها حاکی از آن است زمانی که در این پلتفرم‌ها صرف می‌شود، پلتفرم‌هایی که حمایت مالی‌شان به عهده تبلیغات است، مضر است. کم‌کم این زمان‌ها به نظر بی‌کلاس می‌رسند.

ثروتمندان می‌توانند با پرداختن هزینه از فروش داده‌ها و توجهشان به‌شکل محصول، جلوگیری کنند. فقرا و طبقه متوسط چنین امکانات مالی‌ای ندارند که بتوانند از فروش داده‌ها و توجهشان جلوگیری کنند.

کمپانی‌های تکنولوژی سخت تلاش می‌کنند تا مدارس دولتی را وادار کنند از برنامه‌هایی استفاده کنند که مدارس را ملزم می‌کنند برای هر دانش‌آموز یک لپ‌تاپ داشته باشند و استدلال می‌کنند که این برنامه‌ها کودکان را برای آینده مبتنی بر نمایشگرشان بهتر آماده می‌کنند، اما کسانی که آینده مبتنی بر نمایشگر را می‌سازند بچه‌هایشان را طبق این ایده بزرگ نمی‌کنند. در حالی که کودکان ثروتمند زمان کمتری را پشت نمایشگرها می‌گذرانند، این زمان برای کودکان فقیر بیشتر است. اینکه فردی چقدر در ایجاد روابط انسانی راحت است، می‌تواند به وجه تمایز جدید طبقات تبدیل شود.

تعدادی روانشناس و عصب‌شناس میان کارکنان کمپانی‌های بزرگ تکنولوژی هستند که کارشان جذب‌کردن چشم و ذهن به نمایشگر در کمترین زمان ممکن و برای طولانی‌ترین زمان ممکن است، بنابراین رابطه انسانی کمیاب است.

شری ترکل، استاد مطالعات اجتماعی علم و تکنولوژی در انستیتو تکنولوژی ماساچوست، می‌گوید: «گیر کار اینجاست، برخلاف دیگر محصولات لوکس، همه افراد این را نمی‌خواهند.» خانم ترکل می‌گوید: «آن‌ها به سمت چیزی که می‌شناسند، به سمت نمایشگر می‌گریزند، مثل گریختن به سمت فست‌فود است.»

کنارگذاشتن فست‌فود زمانی که تنها رستوران شهر فست‌فود دارد، دشوارتر است. جداشدن از نمایشگرها هم برای فقرا و اعضای طبقه متوسط دشوارتر است. حتی اگر فردی مصمم باشد به اینترنت متصل نباشد، این کار غالباً ناممکن است.

این واقعیت هم هست که در فرهنگ انزوای روزافزون ما که بسیاری از مکان‌های گردهمایی سنتی و ساختارهای اجتماعی ناپدید شده‌اند، نمایشگرها خلأ پراهمیتی را پر می‌کنند.

کلی روساریو، متخصص کاردرمانی که مرتب شرکت‌کنندگان برنامه آواتار «المنت کر» را زیر نظر دارد، می‌گوید: بسیاری از افرادی را که عضو این برنامه شده‌اند، اطرافیانشان تنها گذاشته‌اند یا از ابتدا هرگز اجتماعی نداشته‌اند و آن‌ها به این دلایل منزوی شده‌اند. او می‌گوید: جوامع فقیر، بیش از همه، شاهد از بین رفتن بافت اجتماعی‌شان هستند.

تکنولوژی ساکس، گربه «کر. کوچ» که مراقب آقای لانگلوا در لوئل است، نسبتاً ساده است: تبلت سامسونگ گلکسی‌ای که لنز فیش‌آی بسیار واید به جلویش الصاق شده. هیچ کدام از کاربران آواتارها در امریکا نیستند؛ بیشترشان در فیلیپین و امریکای لاتین زندگی می‌کنند.

به لوئل بازگردیم. ساکس به خواب رفته، به این معنی است که چشم‌هایش بسته است و مرکز فرمان در جای دیگری در جهان به سالمندان دیگر و مکالمات دیگر مشغول است. همسر آقای لانگلوا هم حیوان خانگی دیجیتال می‌خواهد و دوستان آقای لانگلوا هم همین‌طور، اما ساکس متعلق به خود آقای لانگلواست. او به سر گربه روی نمایشگر ضربه می‌زند تا بیدارش کند.

نقل و تلخیص از: وب‌سایت ترجمان / نوشته: نلی بولز / ترجمۀ: الهام آقاباباگلی / مرجع: نیویورک‌تایمز

انتهای پیام

منبع

ایسنا

همچنین بخوانید

دکمه بازگشت به بالا