
منتظر معجزه مذاکرات نباشید؛ بررسی آینده بازار طلا، دلار، سهام و مسکن
یک کارشناس با تأکید بر ورود سرمایهگذاران به فاز «حفظ قدرت خرید به هر قیمت»، دیدگاههای خود را درباره آینده تورم، تحولات ارز و طلا، وضعیت مسکن و بورس و پیامدهای سیاستهای مالیاتی مطرح کرد.
خبرگزاری مهر؛ گروه اقتصاد – علی فروزانفر؛ در شرایطی که اقتصاد ایران ماههای پایانی سال ۱۴۰۴ را سپری میکند، بررسی شاخصهای کلان اقتصادی حاکی از تداوم فشارهای تورمی و چالشهای ساختاری عمیق است. ناترازیهای بودجهای، وضعیت بازارهای مالی و چشمانداز نرخ ارز، همگی در هالهای از ابهام قرار دارند که تصمیمگیری را برای فعالان اقتصادی دشوار کرده است. بسیاری از ناظران با نگاه به تجربه سالهای گذشته، به دنبال پاسخی برای این پرسش هستند که آیا سیاستهای انقباضی و یا گشایشهای احتمالی در حوزه دیپلماسی میتواند تغییری در مسیر فرسایشی اقتصاد ایجاد کند یا خیر.
در همین راستا و برای ترسیم تصویری شفاف و به دور از هیجانات کاذب، در گفتگویی تفصیلی و کارشناسی به سراغ «محمد نوربخش»، اقتصاددان، تحلیلگر ارشد بازارهای مالی و کارشناس خبره بازار سرمایه رفتیم. آنچه در ادامه میخوانید مشروح تحلیلهای ایشان از وضعیت حال و آینده اقتصاد ایران است.
لازم به ذکر است بنابر تاکید ایشان، این اظهارات به هیچ وجه با رویکرد سیاهنمایی یا اغراض سیاسی بیان نشده، بلکه تلاشی است مبتنی بر دادههای واقعی و آمارهای رسمی برای ارائه یک تحلیل واقعبینانه (و نه بدبینانه) جهت کمک به تصمیمگیری صحیح فعالان اقتصادی و مردم در شرایط پیچیده کنونی.
واقعگرایی اقتصادی؛ مرز میان امید واهی و تحلیل کارشناسی
محمد نوربخش در ابتدای این گفتگو با تاکید بر رسالت کارشناس در پرهیز از امید دادنهای واهی تصریح کرد: تلاش من بر این است که نه بدبین باشم و نه خوشبین؛ بلکه واقعیتها را آنگونه که هست بازگو کنم. طی سالهای اخیر هشدارهایی داده شد که متأسفانه به وقوع پیوست. یکی از کلیدیترین تحلیلهای ما این بود که اقتصاد ایران به سمت مدل «کوبایی شدن» پیش میرود. این به معنای فروپاشی سریع نیست، بلکه به معنای فرسودگی مستمر، عدم رشد اقتصادی و کهنه شدن زیرساختهاست که امروز نشانههای آن را به عینه در صنایع و داراییهای کشور مشاهده میکنیم.
وی افزود: پیشفرض بسیاری از فعالان اقتصادی این است که این وضعیت موقتی است و به دوران طلایی (مانند قبل از سال ۹۰) باز خواهیم گشت. اما بر اساس متغیرهای موجود، احتمال بازگشت به آن وضعیت باثبات و رشد مستمر بسیار بعید به نظر میرسد.
کالبدشکافی کسری بودجه ۲۰۰۰ همتی و تبعات آن
این کارشناس بازارهای مالی با اشاره به وضعیت بحرانی بودجه دولت در سال ۱۴۰۴ گفت: برآورد ما در ابتدای سال، کسری بودجهای معادل ۱۵۰۰ تا ۱,۸۰۰ هزار میلیارد تومان (همت) بود. امروز با توجه به هزینههای پیشبینی نشده و شرایط منطقه و وقوع جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، برآوردهای رسمی حاکی از کسری بودجهای بالغ بر ۲۰۰۰ همت است.
نوربخش در تشریح پیامدهای این کسری عظیم برای فعالان اقتصادی به ۲ مساله تضعیف خدمات عمومی و فشار بر پایه پولی اشاره کرد و اظهار داشت:
اولاً دولت به دلیل کمبود منابع، ناچار است از کیفیت خدمات ذاتی خود بکاهد. این یعنی خدمات قضائی، آموزشی، بهداشتی و امنیتی که فلسفه وجودی دولت هستند، روز به روز ضعیفتر ارائه خواهند شد.
ثانیاً کسری بودجه به طور مستقیم و غیرمستقیم به بانک مرکزی فشار میآورد تا پول چاپ کند. هرچند بانک مرکزی مقاومت میکند، اما در نهایت چاپ پول اتفاق میافتد و این نقدینگی جدید به جای تولید، راهی بازارهای سفتهبازانه مانند ارز میشود.
نرخ بهره ۴۰ درصدی و رکود بازارها
نوربخش در ادامه به وضعیت نرخ بهره اشاره کرد و گفت: همانطور که پیشبینی میشد، در نیمه دوم سال ۱۴۰۴ شاهد نرخ بهره (سود اوراق و صندوقها) در حوالی ۴۰ درصد هستیم. این افزایش نرخ بهره نتیجه طبیعی تقاضای بالای دولت برای پول و مقاومت نسبی بانک مرکزی است.
وی تاکید کرد: هرچند این نرخ بهره اسمی بالاست و باعث رکود در بازارها (از جمله مسکن و بورس) شده است، اما از نظر علم اقتصاد، «نرخ بهره حقیقی» همچنان منفی است (چون پایینتر از تورم انتظاری است). با این حال، فعالان اقتصادی نباید منتظر کاهش نرخ بهره باشند؛ چرا که دولت برای تأمین مالی خود ناچار به انتشار اوراق بیشتر است و این یعنی قیمت پول همچنان بالا خواهد ماند.
فرسودگی سرمایه، استهلاک و سرمایهگذاری منفی
این صاحبنظر بازار سرمایه با هشداری جدی در خصوص زیرساختهای کشور بیان کرد: از سال ۱۳۹۷ به بعد، اقتصاد ایران وارد فاز «سرمایهگذاری خالص منفی» شده است. به زبان ساده، میزان سرمایهگذاریهای جدید حتی کفاف جبران استهلاک و خرابیهای موجود را نمیدهد.
او توضیح داد: نتیجه این وضعیت، پیر شدن کارخانهها، شرکتها و حتی چهره شهرهاست. برخلاف دهه ۸۰ که شاهد نوسازی گسترده بافتهای فرسوده بودیم، اکنون نه تنها نوسازی متوقف شده، بلکه توانایی تعمیر و نگهداری زیرساختهای موجود نیز کاهش یافته است. این همان مفهوم «کوبایی شدن» اقتصاد است؛ یعنی جامعهای که در آن همهچیز کهنهتر میشود و جایگزینی صورت نمیگیرد.
توهم حل مشکلات صرفاً با مذاکره خارجی
نوربخش در بخش مهمی از تحلیل خود به رابطه سیاست خارجی و اقتصاد پرداخت و با دیدگاهی متفاوت گفت: بسیاری از فعالان اقتصادی تمام امید خود را به مذاکرات سیاسی و رفع تحریمها گره زدهاند. قطعاً رفع تحریم برای تنفس اقتصاد حیاتی است، اما باید پذیرفت که مذاکره با خارج، راهحل نهایی مشکلات درونی اقتصاد ما نیست.
وی با ادبیاتی کارشناسی تصریح کرد: تا زمانی که در داخل کشور یک «وفاق اقتصادی واقعی» و همگرایی ساختاری شکل نگیرد، توافقات خارجی اثرات پایداری نخواهد داشت. به بیان دیگر، اقتصاد سیاسی ایران نیازمند اصلاحات درونی و بازتعریف رابطه دولت و فعالان اقتصادی است. اگر زیرساختهای داخلی آماده نباشد و سرمایه اجتماعی لازم وجود نداشته باشد، حتی فروش نفت بیشتر نیز منجر به توسعه نخواهد شد، بلکه صرفاً صرف واردات کالاهای مصرفی میشود، همانطور که اکنون دلارهای نفتی عمدتاً صرف واردات کالاهای اساسی و مصرفی از چین میشود و به زیرساخت تبدیل نمیگردد. بنابراین، نباید منتظر توافقی بود که به یکباره معجزه کند.
پیشبینی بازار ارز و طلا تا پایان سال
این تحلیلگر بازارهای مالی در خصوص چشمانداز نرخ ارز گفت: با توجه به کسری بودجه، محدودیت عرضه ارز و تورم انتظاری بالا، روند قیمت ارز صعودی است. برآورد مدلهای اقتصادی ما برای نرخ دلار در بازار آزاد در پایان سال ۱۴۰۴، دامنهای بین ۱۲۵ هزار تا ۱۳۵ هزار تومان را نشان میدهد.
نوربخش توصیه کرد: با توجه به این چشمانداز، سرمایهگذاران باید سبد دارایی خود را به گونهای تنظیم کنند که از کاهش ارزش ریال در امان بمانند. تبدیل داراییهای ریالی به داراییهای مبتنی بر ارز (مانند طلا، گواهیهای کالایی و سهام دلاری) یک استراتژی دفاعی ضروری است.
چشمانداز بازار مسکن: پایان دوران طلایی ملک
وی در خصوص بازار مسکن آب پاکی را روی دست سرمایهگذاران ریخت و گفت: بازار املاک در رکود شدید به سر میبرد و این رکود ادامهدار خواهد بود. سرمایهگذاری در املاک تجاری و لوکس دیگر توجیه اقتصادی ندارد. به دلیل نرخ بهره بالا و کاهش قدرت خرید، تقاضای سرمایهگذاری از این بازار خارج شده است. همچنین روند ساختوساز کند شده و ما شاهد پیری ساختمانها خواهیم بود.
بورس؛ پناهگاهی مشروط در برابر تورم
محمد نوربخش در تحلیل وضعیت بازار سرمایه اظهار داشت: بورس از ابتدای سال رشد خاصی نداشته و نسبت به تورم و دلار عقب مانده است. شاخص کل در محدوده ۳.۴ میلیون واحد گران نیست، اما نباید انتظار رشدهای عجیب و غریب داشت.
وی پیشبینی کرد: اگر ریسکهای سیستماتیک (مانند جنگ) رخ ندهد، بورس میتواند تا سال آینده رشدی معادل تورم (حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد) داشته باشد و شاخص به کانال ۴.۵ میلیون واحد برسد.
او به سهامداران توصیه کرد:
- از سیگنالهای زرد و پروژه کردن سهمها دوری کنید؛ آن دوران تمام شده است.
- به سراغ سهمهایی بروید که اصطلاحاً «هج دلاری» هستند؛ یعنی درآمدشان با رشد دلار افزایش مییابد.
- اگر تحلیل ندارید، از صندوقهای درآمد ثابت (با سود حدود ۴۰ درصد) یا صندوقهای طلا استفاده کنید.
- انتظار نداشته باشید که بورس عقبماندگیهای چند ساله را یکشبه جبران کند.
هشدار درباره سیاستهای مالیاتی و واکنش سرمایه
نوربخش با نقد رویکرد درآمدی دولت به مالیات گفت: دولت برای جبران کسری بودجه به سمت اخذ «مالیاتهای کور» رفته است. مالیاتهایی که بدون در نظر گرفتن تورم و تبعات اقتصادی، صرفاً با هدف کسب درآمد وضع میشوند (مانند مالیات بر عایدی سرمایه در شرایط تورمی).
وی هشدار داد: نتیجه طبیعی و اقتصادی چنین سیاستهایی، فرار سرمایه و پنهان شدن فعالیتهای اقتصادی است. وقتی فشار مالیاتی غیرمنطقی باشد، فعالان اقتصادی به جای شفافیت، به سمت بازارهای غیررسمی و زیرزمینی سوق داده میشوند و یا سرمایهگذاریهای خود را پنهان میکنند. این یک واکنش طبیعی بازار به سیاستگذاری غلط است، نه تشویق به فرار مالیاتی. سرمایهگذاران باید مراقب این فضا باشند و بدانند که فشار بر داراییهای شفاف افزایش خواهد یافت.
افول عصر نفت و تغییر پارادایم انرژی
این کارشناس انرژی و اقتصاد با اشاره به روندهای جهانی گفت: تکنولوژیهای جدید مانند خودروهای برقی و انرژیهای تجدیدپذیر به سرعت در حال گسترش هستند. این روند باعث شده تا مزیت استراتژیک نفت ایران که طی ۱۰۰ سال گذشته محور اقتصاد بود، کمرنگ شود.
وی افزود: حتی اگر تحریم نباشیم، قیمت واقعی نفت رشد نخواهد کرد. دولت نیز توان سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی (گاز و نفت) را ندارد. بنابراین انتظار افزایش قیمت حاملهای انرژی در داخل قطعی است، هرچند دولت احتمالاً به جای افزایش قیمت ناگهانی، با سهمیهها بازی خواهد کرد.
کلام آخر؛ استراتژی بقا برای مردم و کسبوکاره
محمد نوربخش در پایان این گفتگو، توصیههایی راهبردی برای خانوارها و فعالان اقتصادی ارائه داد:
۱. پذیرش واقعیت: امید به بازگشت قیمتها یا حمایتهای دولتی (مانند کالابرگ) نداشته باشید. دولت توان حمایت مؤثر را از دست داده است.
۲. برنامهریزی شخصی: برای دوران بازنشستگی و روز مبادا شخصاً برنامهریزی کنید؛ وضعیت صندوقهای بازنشستگی مطلوب نیست.
۳. اخلاق و فشار روانی: تورم بالا ذاتاً به اخلاقیات آسیب میزند. فشار در محیطهای کاری افزایش مییابد و افرادی که به اصول اخلاقی پایبند هستند، فشار روانی بیشتری را تحمل خواهند کرد. باید برای این شرایط آماده بود.
۴. حفظ ارزش دارایی: تنها راهکار، سرمایهگذاری هوشمندانه در داراییهایی است که همگام با تورم و دلار رشد میکنند.
وی در انتها خاطرنشان کرد: امیدواریم با پیشرفت تکنولوژی و تغییرات مثبت، وضعیت بهتر شود، اما در حال حاضر دادههای اقتصادی ما را به احتیاط و برنامهریزی دفاعی دعوت میکنند.





