سبد پر محصولات بانکی / گپ و گفتی با تیم شرکت آدانیک
ماهنامه عصر تراکنش / اکوسیستم فینتک فقط بانکها، رگولاتورها، شرکتهای پرداخت بزرگ و استارتآپهای برندشده نیست. این اکوسیستم، محیط زیست بازیگران دیگری هم هست که شاید با کاربر نهایی ارتباط مستقیم نداشته باشند و لزومی نداشته باشد خود را به جامعه معرفی کنند، اما بدون محصولات آنها کیفیت سرویسهای بانکی تغییر خواهد کرد. آدانیک یکی از این شرکتهاست. با گذشت سه سال از عمر این شرکت، اکنون با بانکهای آینده، ملی، پارسیان، توسعه صادرات، موسسه اعتباری نور و شرکت تجارت الکترونیک ارتباط فردا همکاری دارد و به این شرکتها سرویس ارائه میدهد. یک روز به دفتر آنها در محدوده خیابان ملاصدرا رفتیم و پای برنامهها، چالشها و صحبتهای آنها نشستیم که در ادامه میخوانید.
آدانیک چه هست و چه نیست؟
شرکت مهندسی آداننیکافزار یا همان آدانیک، برای بانک یک ارائهدهنده راهکار (Solution Provider) است. با وجود تمام محصولات متنوع این شرکت، میتوان حوزه کاری آدانیک را بانکداری مدرن دانست که تلاش میکند سرویسهای ارزش افزوده مبتنی بر دانش و نوآوری به بانکها ارائه کند. در دنیا، شرکتهای بزرگ کربانکینگ سرویسهای پایه بانکی را ارائه میکنند، ولی در کنار آنها شرکتهایی هم هستند که تمرکزشان کمک به بانکها برای نوآوری و تمایز و بهبود تجربه مشتری و همگامی با فناوری است. برخی از آنها توسط کربانکینگها جذب یا خریداری میشوند و برخی هم مستقل هستند. آدانیک یکی از همین شرکتهای مستقل است که در بستر کربانکینگهای مختلف کار میکند.
مشتری آدانیک، بانک است و جامعه نیست. هرچند مصرفکننده نهایی برخی از محصولات آدانیک مشتریان بانکها هستند، اما آدانیک محصولات خود را به بازار عمومی عرضه نمیکند. مشتریان این شرکت بانکها و موسسات مالی هستند و آنها با در اختیار قرار دادن این محصول، بهصورت غیرمستقیم در بهبود کیفیت سرویسهای بانکداری الکترونیک به مشتریان یک بانک کمک میکنند.
آدانیک استارتآپ نیست. این شرکت اسفندماه ۱۳۹۳ بهصورت رسمی تاسیس شد و کار خود را شروع کرد. این در حالی اتفاق افتاد که در آن زمان پروژه کاری خود را از بانک آینده دریافت کرده و قرارداد کاری هم بسته بودند. در نتیجه از همان ابتدا در مرحله درآمدزایی قرار داشتند. مدل تجاری آن هم روشن و تجربهشده است و به همین علت استارتآپ بهحساب نمیآیند. با این همه عامدانه تلاش میکنند از بزرگ شدن ناگهانی و بیش از اندازه شرکت خود پیشگیری کنند تا بتوانند چابکی و پویایی همیشگی را داشته باشند. در عین حال نمیخواهند خود را به یک محصول کوچک محدود کنند و سعی میکنند برای تمام زمینههایی که بانکها با آنها در چالش هستند، راهکارهای مناسبی داشته باشند که همه طرفهای داخل و درگیر از آن نفع ببرند.
درآمدزایی پیش از تاسیس
بذر تشکیل آدانیک در ابتدا با ساخت یک سامانه مدیریت مالی شخصی PFM بهنام حسابکتاب کاشته شد. بهرنگ نوروزینیا، امیر مهدیزاده و سمیه خلیلی، تابستان سال ۱۳۹۲ در قالب گروه نرمافزاری «دانایی» دور هم جمع شدند و به پیشنهاد علی حاجیزاده مقدم، ساخت نخستین سامانه مدیریت مالی شخصی بانکی کشور را شروع کردند. نوروزینیا درباره شروع کار آدانیک میگوید: «در آن زمان هنوز شرکت به ثبت نرسیده بود، اما زمانی که خواستیم آن را به ثبت برسانیم و استراتژیهای خود را از نو طرح کنیم، به این نتیجه رسیدیم که خیلی بیشتر از مدیریت مالی شخصی میتوانیم بازار داشته باشیم و محصول طراحی کنیم. به همین علت گستره وسیعتری از فعالیت را برای خودمان انتخاب کردیم.»
در نهایت اسفندماه ۱۳۹۳ آدانیک تاسیس شد. گفتنی است سرمایهگذار بیرونی نداشت و هیچگاه هم بهدنبال جذب سرمایه از سوی نهاد یا شرکتی نبود. بنیانگذاران در بازههای زمانی مختلف در مجموع چیزی حدود ۳۰۰ میلیون تومان پول روی آدانیک سرمایهگذاری و تلاش کردند با روش Bootstrapping درآمد حاصل از کسبوکارشان را در جهت توسعه آن صرف کنند. نکته جالب اینکه پیش از اینکه آدانیک شکل رسمی به خود بگیرد، محصولش فروش رفته بود و برنامه حسابکتاب به بانک آینده ارائه شده بود. جعفری میگوید: «از ابتدا بعد از گرفتن پروژه، آدانیک تاسیس شد. یک قرارداد ۲۰ میلیون تومانی بسته شد، ولی به هیچعنوان هزینهها را پر نمیکرد. با اینکه مدتزمان زیادی طول کشید تا شرکت به سودآوری برسد، اما از همان ابتدا درآمد داشت.»
محصول آدانیک در بانک درخشید و در سال ۱۳۹۴ جایزه نوآوری بانکی دکتر نوربخش را برای بانک آینده به ارمغان آورد. تیم آدانیک بهمرور اعتماد بانک را جلب کرد و با بهره بردن از نگاه مثبت مدیران بانک آینده به کار با تیمهای مستعد و شرکتهای کوچک و مستقل و حمایت از آنها، سفارش انجام پروژههای دیگری را گرفت. در ابتدای سال ۱۳۹۵ علی حاجیزاده مقدم مدیریت شرکت را به عهده گرفت و در انتهای همان سال ابوالفضل غلامرضایی به او و بهرنگ نوروزینیا در هیاتمدیره شرکت پیوست. مدیران شرکت تصمیم گرفتند حیطه کاری خود را باز هم گسترش دهند و غیر از بانک آینده، مشتریان بیشتری برای آدانیک بیابند که نتیجه آن همکاری با بانکهای ملی، پارسیان و توسعه صادرات و نیز موسسه نور بود. در همین سال پروژه فینوتک برای ساخت یک بستر بانکداری باز با همکاری مشترک آدانیک و شرکت ارتباط فردا به وجود آمد و آدانیک بخش فنی این پروژه را به عهده گرفت.
دکمه نساختیم که دنبال کت باشیم
الگوی آدانیک در طراحی محصول، نمونههای خارجی هم هست. اما با این تفاوت هم همیشه به نیاز مشتریان خود توجه میکردهاند. نوروزینیا در این باره توضیح میدهد: «بانک به ما میگوید که چه چالشی دارد و به وجود چه نوع محصولی در خود نیاز دارد؟ بعد براساس نیاز آنها تلاش میکنیم چیزی بسازیم که پاسخی برای مشکل پیش روی بانکها باشد.» جعفری هم در ادامه اضافه میکند: «ما هیچ وقت محصولی طراحی نکردیم که بعد برویم و برای آن به دنبال مشتری بگردیم تا بلکه فروش برود. بلکه همیشه مشتریان ما مشخص بودهاند و در آنچه نیاز داشتند به توافق رسیدهایم. در نتیجه اینطور نبوده که دکمه ساخته باشیم و حال بخواهیم برای آن یک کت پیدا کنیم.»
سوپرمارکت آدانیک
محصولات آدانیک متنوع است و حوزههای مختلفی را در صنعت بانکی پوشش میدهد. تلاش آدانیک هم همین بوده که بتواند در تمام حوزهها فعال بماند و پویایی را در خود نگه دارد.
کلیدیترین محصول آدانیک، کیلید (Key Lead) است. کیلید یک همراهبانک شرکتی است که تمرکز اصلیاش پوشش گردش کار امضا و پرداخت اسناد بانکی است. روی امنیت تاکید زیادی دارد و در عین حال نمیخواهد سادگی برنامه و تجربه کاربر خدشهدار شود. در این برنامه تمام حسابهای شخصی و شرکتی یک بانک که یک فرد در آنها صاحب امضا یا نقش است، در یک جا جمعآوری میشود. در کیلید فرد با اثر انگشت خود امضا میکند. فناوری دریافت اثر انگشت اکنون در اکثر گوشیهای هوشمند وجود دارد، همیشه با فرد همراه است و تنها مختص خود اوست و قابل دزدیدن هم نیست. در نتیجه میتواند در کنار فناوری امضای دیجیتال، یکی از بهترین گزینهها برای تامین امنیت تراکنشها باشد.
نرمافزار PFM چیست؟
به نرمافزارهای مدیریت مالی یا حسابداریهای شخصی، PFM میگویند. تفاوت این نرمافزارها با سایر نرمافزارهای مالی در مخاطبانش است. PFMها برای عموم جامعه و کسبوکارهای خرد طراحی شدهاند تا بتوانند دید بهتری از مخارج و درآمدهای روزانه و ماهانه به کاربران خود دهند. ارزش افزوده PFMها در اتصال آنها به بانک است و بر سر جمعآوری خودکار اطلاعات با یکدیگر رقابت دارند.
کیلید در عین حال تاکید خاصی روی مشتریان حقوقی دارد و به گردش کاری شرکتها اهمیت زیادی میدهد. این نرمافزار میتواند خود را با ساختارهای مختلف تشریفات و سلسلهمراتب داخلی شرکتها هماهنگ کند. بهعنوان مثال میتوان برای کیلید تعریف کرد که برای انجام یک دستور پرداخت ابتدا چه افرادی در شرکت میتوانند آن را ثبت کنند. چه کسی آن را تایید میکند و چه کسانی باید آن را امضا کنند و حتی این امضاها چه ترتیبی میتواند داشته باشد. کیلید در سه نسخه اندروید، آیاواس و وب به بازار عرضه شده و بیش از یک سال است که در مرحله عملیاتی و اجرایی قرار دارد. کیلید در پشت صحنه البته ابزاری هم در اختیار بانک و هم در اختیار مدیر شرکت مشتری قرار میدهد تا بتواند افراد را شناسایی و دسترسیها را مدیریت کند. کیلید فعلا در بانکهای طرف قرارداد با آدانیک فعال است. کاربران لازم نیست حتما در این بانکها حساب داشته باشند، اما باید حتما در بانک مورد انتخابشان امضای دیجیتال خود را فعال کنند تا بانک بتواند از طریق کیلید آنها را شناسایی کند. نوروزینیا درباره این روند توضیح میدهد: «امکان دارد فردی حسابدار شرکتی باشد و حساب اصلی شرکت هم در بانک است، اما خود حسابدار در این بانک حسابی نداشته باشد. این موضوع مشکلی به وجود نمیآورد و تنها لازم است بانک کلید عمومی امضای او را پیش خود داشته باشد تا هنگام استفاده از کیلید او را شناسایی کند و به او دسترسی بدهد.»
جعفری نیز هدف از تولید کیلید را اینگونه توضیح میدهد: «هدف از کیلید این بود که بتواند نیازهای شرکتهایی را که از یک حدی بزرگتر، رسمیتر و جدیتر هستند و واحد حسابداری مالی مشخصی دارند و عمدتا از چک بهعنوان دستور پرداخت استفاده میکنند، پوشش دهد. انجام یک پرداخت در شرکتها معمولا با صدور چک کاغذی انجام میشود که نیازمند جابهجا شدن فیزیکی چک بین افراد مختلف و صرف زمان و هزینه و رفتوآمد است. کیلید میتواند این دردسرها را کاهش دهد.» به عقیده او، همه فناوریهای مربوط به کیلید مانند همراهبانک و انجام تراکنشهای شرکتی و مدیریت آنها وجود داشت، ولی نحوه ترکیب آنها در کیلید بهگونهای بود که توانست چنین فرایند پیچیده و مهمی را ساده کند و از دردسرهای آن بکاهد.
آدانیک کیلید را به بانکها ارائه کرده است و بانکها هستند که این محصول را به کسبوکارهای مشتری خود پیشنهاد میدهند و از این راه میکوشند منابع بخش مهمی از مشتریان را جذب کنند؛ شرکتهای کوچک و متوسط که به تعبیری میتوان آنها را طبقه متوسط اقتصاد دانست.
کلون محصول دیگری است که ردپای آن در کیلید هم دیده میشود. این نرمافزار به بانکها کمک میکند تا کاربران خود را بهراحتی با همان اثر انگشت احراز هویت کنند. به گفته حاجیزاده مقدم یکی از مشکلات کاربران در فضای بانکی این است که در هر یک از این کانالهای فیزیکی یا الکترونیکی با یک نوع احراز هویت متفاوت سروکار دارند. در شعبه باید کارت ملی را همراه داشته باشند و در بانکداری مجازی در هر کانال یک یا چند کلمه عبور متفاوت را به خاطر بسپارند یا توکنهای فیزیکی مختلفی را بههمراه داشته باشند. بانکها نیز کاربران خود را برای به خاطر سپردن این کلمات عبور به دردسر زیادی میاندازند. گاه از آنها میخواهند عمر رمز را کوتاه کنند یا آن را دشوار کنند، یا رمزهای دومرحلهای داشته باشند.
مدیر فروش آدانیک میگوید: «این مساله که هر یک از سیستمهای بانکی یک شکل از احراز هویت دارند، کاربران را سردرگم میکند و باعث میشود آنها تجربه چندپارچهای از بانک داشته باشند. کلون ابزاری است که با استفاده از آن بهراحتی میتوان احراز هویت شد. این محصول نوعی توکن و ابزار امضای دیجیتال موبایلی برای کاربر است که با آن میتواند بدون دردسر و با راحتی و امنیت بالا احراز هویت شود. حتی زمانی که کاربر میخواهد به سامانه دیگری ورود پیدا کند، باز هم میتواند از طریق سنسور اثر انگشتی که در تلفن همراه هوشمندش تعبیه شده، استفاده کرده و با موفقیت وارد شود.»
با استفاده از کلون تمام حسابها و سرویسهایی که یک کاربر از آن استفاده میکند و به رمز متصل هستند، میتوانند تنها با اثر انگشت مخاطب یا یک پین مشترک باز شوند. البته جز این راهکار، راهحلهای دیگری هم وجود دارد. کاربر و بانک میتوانند به این نتیجه برسند که در یک کانال استفاده از رمز میتواند گزینه بهتری باشد. در این صورت مشتری بدون نیاز به مراجعه به شعبه برای گرفتن رمز، با استفاده از همان اپلیکیشن کلون روی گوشی خود رمز را تنظیم میکند. این محصول نیز به بانکها ارائه میشود تا در اختیار کاربران قرار گیرد.
کاریز محصول دیگر آدانیک، برای بانکها بیشتر استفاده دارد تا کاربران معمولی. حاجیزاده مقدم درباره کاریز توضیح میدهد: «بحثی در بانکها وجود دارد درباره طراحی معماری کلی سامانه. در این حوزه معماران سیستم تلاش میکنند پیچیدگی روزافزون ناشی از زیاد شدن تعداد سیستمهای مرتبط با هم را مدیریت کنند. در گذشته تنها کانال ارتباطی مشتریان با بانک شعبهها بودند و یک کربانکینگ که نرمافزار مرتبطی هم در شعبه داشت، اما بهمرور کانالهای ارتباطی بیشتری بین مشتری و بانک ایجاد شد، مانند مرکز تماس، خودپرداز، اینترنتبانک، موبایلبانک، باشگاه مشتریان و مانند اینها. از سوی دیگر در داخل بانک و در ارتباط بانک با سازمانهای دیگر هم سامانههای متعددی پدیدار شدهاند که نیاز دارند با یکدیگر مرتبط باشند؛ سرویسهایی مانند سرویسهای بینبانکی چون پایا و ساتنا، سرویسهای ثبت احوال و پست، سرویسهای بورس و بیمه و مانند اینها. این حجم از چندگانگی باعث افزایش هزینه و پیچیدگی زیاد برای بانکها میشود. بنابراین معماران تلاش میکنند با منظم کردن این سیستم با کمک معماری سرویسگرا، این پیچیدگی را مدیریت کنند تا هم کیفیت افزایش یابد و هم هزینهها کاهش پیدا کند و Time to market هم کم شود.
از سوی دیگر مساله بهبود تجربه کاربر هم به پارامتری کلیدی در رقابت تبدیل شده است. اکنون بانکها در تلاش هستند یک رویکرد همهکاناله اومنیچنل در ارائه سرویس در پیش بگیرند. نباید وضعیت بهگونهای باشد که کاربر در مراجعه به شعبه با فضایی کاملا سنتی مواجه شود، ولی در اینترنت با بانک در فضای مدرنی سروکار داشته باشد و زمانی هم که با مرکز تماس صحبت میکند، آنها از هیچ چیزی از تجربیات قبلی مشتری در شعبه و اینترنتبانک خبر نداشته باشند.» اینجاست که کاریز وارد میدان میشود. نوروزینیا در توضیح کاریز مختصر میگوید: «کاریز یک تعداد سرویس ریز بانکی است که همه بخشهای مختلف بانک میتوانند از آن استفاده کنند.»
به گفته جعفری هم این محصول آدانیک بیش از انتظار آنها در بازار با استقبال روبهرو شده است. به این علت که برخلاف سایر محصولات مدیریت کانال مشابه محدود به سرویسهای کربانکینگ یا سوئیچ نیست. در نتیجه بانک میتواند با استفاده از این سامانه از یک سو همه سرویسهای داخلی خود را مدیریت کند و از سوی دیگر به سایر سازمانها چون بیمه یا بورس هم متصل شود. جعفری میگوید: «نیاز امروز بانکها این است که به نهادهای غیربانکی و تجاری هم متصل شوند. در این مسیر، سادگی و سرعتی که کاریز ایجاد میکند، ارزش افزوده آن نسبت به سایر محصولات است.»
بومرنگ، محصول دیگر آدانیک، بستر ارائه سرویسهای باز بانکی یا Open API است. تفاوت این بستر با محصولی چون کاریز این است که در کاریز بانک است که به سازمانهای بیرونی دسترسی میدهد، ولی در بومرنگ این اتفاق از سوی کاربر نهایی رخ میدهد. در بومرنگ ارتباط سهطرفهای بین مشتری، شرکتها و کسبوکارهای بیرونی با بانک ایجاد میشود و مشتری میتواند این اجازه را به یک سرویس دیگر (مثلا یک برنامه حسابداری شخصی یا یک سایت خریدوفروش اینترنتی) بدهد که به حساب بانکی او دسترسی داشته باشد یا حتی بهصورت خودکار از آن برداشت کنند یا انتقال وجه انجام دهند. اینجا سه وجه بانک، مشتری بانک و کسبوکارها با یکدیگر همکاری دارند و نام بومرنگ هم از همینجا آمده است. حاجیزاده مقدم میگوید: «تفاوت کاریز با بومرنگ در این است که در کاریز بانک به غیرخودش دسترسی میداد و در بومرنگ مشتری بانک خود این کار را انجام میدهد.»
بومرنگ بهعنوان یک محصول نرمافزاری (مشابه کاریز یا کیلید) فروخته نمیشود؛ بلکه بستری فنی است که سرویس فینوتک روی آن بنا شده است. بانکهایی که بخواهند درهای بسته خود را به روی کسبوکارهای بیرونی باز کنند و به مشتریان خود حق انتخاب مجموعه وسیعتری از سرویسهای ارزش افزوده را بدهند، میتوانند بهراحتی و با اتصال به فینوتک، پیچیدگیهای مدیریت این ارتباط را به فینوتک بسپارند. برای بانکها منطقی و اقتصادی نیست که هر یک بستر بانکداری باز جداگانه خود را داشته باشند و ذات این موضوع هم ایجاب میکند چنین محصولی چندبانکه باشد، چراکه استارتآپها و کسبوکارها نمیدانند کاربر آنها مشتری کدام بانک است و بهتر است که یک پلتفرم، این سرویسها را مستقل از بانک مورد انتخاب مشتری به آنها ارائه کند.
APIهای باز چه هستند و چه فرقی با APIهای بسته دارند؟
کاربران APIهای بسته میتوانند به سرویسهای بانکی دسترسی داشته باشند، ولی به ازای هر سرویس باید مذاکره کنند؛ اما در APIهای باز کاربران به سرویسهای بانکی دسترسی دارند و لازم نیست به ازای هر سرویس مذاکرهای انجام دهند، اما در کل باید از پروتکل جامع تبعیت کنند. در فضای API بسته ارائه دهنده API کنترل بیشتری دارد و در نتیجه انعطافپذیرتر هم هست. اما در ارائهدهندههای API باز، از آنجا کهبه کسبوکارها ورود پیدا نمیکنند و مذاکرهای انجام نمیشود، تنوع کمتری خواهند داشت.
یکی از محصولات دیگر این شرکت سیستم تشخیص ناهنجاری یا Fraud Detection است. این سیستم که فاز اول آن به مرحله اجرایی رسیده و فعلا در حوزه دادههای سوئیچکارت فعالیت میکند، میتواند به بانک کمک کند تا رفتارهای ناهنجار و نامتعارف را کشف کند. هر رفتار نامتعارفی مانند جابهجایی پول با مبالغ زیاد لزوما جرم یا کلاهبرداری نیست و چهبسا نشاندهنده یک مشتری یا نیاز خاص باشد. اما به هر حال بانک باید آن را تشخیص دهد و بررسی کند. این سیستم به بانک کمک میکند تا این موارد را شناسایی و بعد پیگیری کند.
قدیمیترین محصول آدانیک اما حسابکتاب است؛ نرمافزاری که به گفته مدیران آدانیک نخستین نرمافزار مدیریت مالی شخصی متصل به بانک بود که در اینترنتبانک مشتریان قرار میگرفت. جعفری درباره این نرمافزار میگوید: «حسابکتاب چند ارزش افزوده نسبت به سایر نمونههای خود در بازار دارد؛ یکی اینکه تلاش میکند تا حد ممکن کاربر را به زحمت نیندازد و خود به تنهایی اطلاعات کسب کند و تشخیص دهد کاربر چه مخارجی داشته است. دوم اینکه نوعی دادهکاوی هم انجام میدهد. اگر به یک پذیرنده ناشناخته بر بخورد، آن را با کسبوکارهای مشابه مقایسه میکند تا بتواند برچسبهای مربوط و مناسبی برای این کسبوکار انتخاب کند. همچنین امکان ذخیره پذیرنده و شماره حساب را دارد. کاربر میتواند شماره حسابی را در نرمافزار ذخیره کند با عنوان اینکه این فرد موجر من است و هر زمان به حساب او پول واریز شد به معنی اجارهخانه است. پذیرندهها هم ثبت میشوند. مثلا میتوان برای حسابکتاب تعریف کرد که این پذیرنده سوپرمارکت است و اقلام مربوط به خانه از اینجا خریداری میشود.»
حاجیزاده مقدم نیز درباره اهمیت این محصول میگوید: «بانکها اطلاعات تراکنش را برای مشتریان خود پیامک میکنند و در دفترچه حساب یا اینترنتبانک صورتحساب هر حساب را در اختیار وی میگذارند، اما این اطلاعات بسیار خام است و دید کاملی از وضعیت مالی مشتری به او نمیدهد. در صورتی که با وجود حسابکتاب هم بانک ارزش افزودهای برای مشتری خواهد داشت که دید یکپارچهای از وضعیت مالی خود داشته باشد و هم وفاداری مشتری به بانک بیشتر میشود؛ چراکه تنها در لحظه انجام تراکنش به اینترنتبانک مراجعه نمیکند، بلکه هر روز و هر ساعت وارد این سامانه میشود و ارتباط نزدیکتری با برند بانک پیدا میکند.» حسابکتاب فعلا اپلیکیشن نیست، بلکه بهصورت وب و موبایلوب که روی همه سیستمها مانند موبایل و تبلت بهخوبی دیده میشود، در دسترس است.
پلک، از جدیدترین محصولات آدانیک در حوزه نظارت و دانش داده، سیستم نظارتی و گزارشهای تجاری است. این سیستم اپلیکیشنها و وضعیت تراکنشهای سامانههای دیگر را رصد میکند و از انجام کار خود دو هدف دارد؛ یکی اینکه کسانی که روی سیستم، نظارت فنی دارند، بتوانند از وضعیت آن مانند بالا یا پایین بودن سیستم و خطای احتمالی آن آگاه شوند و دیگر اینکه به افرادی که دیدگاه تجاری دارند و میخواهند از وضعیت تجاری یک سامانه مانند کاریز یا کیلید یا یک کسبوکاری چون فینوتک آگاه شوند، برای بررسی وضعیت بازار یک سیستم کمک کند.
بانکهایی که دوسر باخت وارد مذاکره میشوند
مدیر فروش آدانیک از چالش این شرکت با بعضی بانکها در یک مثال میگوید: «در نظر بگیرید فردی در ازدواج خود شکست خورده، اما در ازدواج مجدد دوباره فردی را انتخاب میکند که همان شرایط و ویژگیها را داشته باشد. ماجرای بانکها با شرکتهای نرمافزاری هم تقریبا همین است. بانکها اغلب از شرکتهای بزرگ نرمافزاری ارائهدهنده سرویس خود شکایت دارند و میگویند این شرکتها کند و گراناند و خوب سرویس نمیدهند، اما زمانی که ما بهعنوان یک شرکت در حجم متوسط و مستقل از بانک که لختی و کندی شرکتهای بزرگ را ندارد و پویاست با آنها صحبت میکنیم، متوجه میشویم تمایل دارند ما را به یکی از دو جهت هل دهند. در یک جهت میخواهند ما مانند سایر شرکتهای بزرگ باشیم که من به آنها دایناسور میگویم و بسیار کند هستند. شرکتی که ۱۵ سال پیش یکی از ستارههای حوزه خود محسوب میشد، مجبور بود قراردادهایی ببندد که درآمد کمی برای او دارند. در نتیجه برای اینکه به مرحله سودآوری برسد، مجبور بود مشتریان بیشتری داشته باشد و برای اینکه پاسخگوی مشتریان بیشتر باشد، باید پرسنل بیشتری اضافه میکرد. در نتیجه بهمرور بزرگ و کند شد. بانکها میخواهند ما را به این سمت بکشانند که دور باطلی است. در طرف دیگر برخی بانکها تلاش میکنند ما را به شرکت اقماری خود تبدیل کنند. تقریبا همه بانکهای ما شرکتهای اقماری خود را دارند که البته در برخی حوزهها برای آنها مفید هستند، اما بهصورت کلی این کار باعث میشود این شرکت دیگر انگیزهای برای نوآوری و پیشرفت نداشته باشد، چراکه از یک سو جایگاه امنی به لحاظ بازار دارند و از سوی دیگر نمیتوانند توسعه پیدا کنند؛ چراکه اجازه فروش هیچ محصولی به هیچ بانک دیگری را ندارند و بانکّهای دیگر هم دوست ندارند محصولی از شرکت وابسته به رقیب بخرند. حال بانکها که از همه این روندها گلهمندند، عملا هنگام مذاکره با شرکتهای مستقل و چابک ما را به دو سمت هل میدهند؛ یا بزرگ شویم یا وابسته.»
به گفته او این دسته از بانکها با کنترل شرکتها بهدنبال یک جور اطمینان برای خود هستند و گاهی حتی در این سمت تلاش میکنند که در قرارداد کاملا برد ـ باخت پیش بروند و شرایط بهگونهای باشد که شرکتها هیچ سودی نکنند و تمام برد در کوتاهمدت متعلق به بانک باشد. به عقیده نوروزینیا نیز ریشه این مساله فرهنگی است و اگر یک فرهنگ برد ـ برد داشتیم، چنین رویکردی در جامعه وجود نداشت.
با بزرگ شدن بیهدف، کیفیت محصول را از دست نمیدهیم
آدانیک ترجیح میدهد مستقل بماند. تعداد کارکنان بالا را نیز مزیتی نمیداند که بخواهد نیروهای خود را خارج از کنترل افزایش دهد تا به آن افتخار کند. تلاش آنها در این است که کیفیت سرویس خود را بالا نگه دارند تا در انتها خدماتی که بانک به مشتری نهایی میدهند، بهبود پیدا کند. آدانیک ارزش افزوده خود را در نوآوری، دانش، چابکی و همگرایی محصولاتش میداند و بهدنبال این نبوده که خود را به یک کربانکینگ خاص محدود کند. این مساله شاید چالش بزرگی برای خود آنها باشد، اما این مساله که محصولات آدانیک میتواند در هر بانکی با هر سیستم و زیرساختی کار کند، برای آنها یک مزیت محسوب میشود.
حاجیزاده مقدم توضیح میدهد: «بانکها در حوزه بانکداری دیجیتال با چالش زمان و رقابت و بالا رفتن انتظارات مشتریان روبهرو هستند و امکان دارد بهسرعت بازار را از دست بدهند. رقابت بالاست و امکان شناخت نیاز کاربران سخت است و خود نوآوری و خلاقیت هم چالش مجزایی است. ما به آنها کمک میکنیم تا بتوانند تازگی و تمایز و بازار خود را حفظ کنند.»
او در ادامه اضافه میکند: «چشمانداز ما این است که به بانکها کمک کنیم که به رویکرد همهکاناله یا اومنیچنل برسند و از مزایای بانکداری باز بهره ببرند. این یک استراتژی است که در آن بانک همه چیز خود را متحول میکند، از جمله فرایندهای خدمترسانی و تکنولوژی. برنامه توسعه محصولات ما هم در جهت تکمیل قطعات این پازل است.»
یکی دیگر از برنامههای آتی آدانیک این است که با همکاری بانکها، شرکتهای بانکی و سایر بازیگران حوزه بانک و پرداخت، با کاربر نهایی در ارتباط باشد و بهجای بانک، به کسبوکارها و مشتریان نهایی هم سرویس عرضه کند. آنچه مسلم است اینکه آینده این شرکت روشن است و راهش طولانی. فقط باید دید تا چه اندازه میتواند این برنامهها را عملی کند.