بانک و بیمهپرداخت الکترونیک

در نشست «کاربرد بلاکچین در بازارهای مالی» مطرح شد / ماهیت اصلی فناوری بلاکچین اعتمادزایی است

 

چهار سالی است که رویداد فین‌استارز هم‌زمان با نمایشگاه بورس، بانک و بیمه با هدف رفع نیازهای فناورانه بازارهای مالی کشور برگزار می‌شود. در رویداد فین‌استارز ۲۰۱۸ پنل‌های متنوعی با حضور کارشناسان حوزه‌های مالی برگزار شد. یکی از این پنل‌ها نشست تخصصی «کاربرد بلاکچین در بازارهای مالی» بود.

به گزارش پایگاه خبری آرمان اقتصادی و به نقل از راه پرداخت، پنل «کاربرد بلاکچین در بازارهای مالی» با حضور ولی‌اله فاطمی مدیرعامل کنسرسیوم ققنوس، نیما امیرشکاری مدیر گروه بانکداری الکترونیک پژوهشکده پولی و بانکی، سید مجید بختیاری مدیرعامل بیمه دی، حسین محمدی، مشاور عالی شرکت بورس کالای ایران و هومن منصور، مشاور شرکت فرابورس ایران برگزار شد و نوش‌آفرین مؤمن واقفی، معاون امنیت سیستم‌ها و اطلاعات شرکت خدمات انفورماتیک مدیر این پنل بود. این پنل فروردین ۹۷ برگزار شد.

 

مؤمن واقفی: همان‌طور که دوستان در جریان هستند این روزها از کلان‌روندهایی چون هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و بلاکچین صحبت می‌شود که به عنوان کلان‌روند آینده مطرح‌اند. در واقع این سه واژه خیلی مطرح هستند و تأثیر جدی در حوزه‌های مختلف دارند؛ به ویژه بحث بلاکچین و کاربرد آن در حوزه مالی و بانکی از بحث‌های بسیار مطرح روز است.

برای اینکه با دوستان در یک مسیر قرار بگیریم اشاره کوچکی به مفهوم بلاکچین می‌کنم. تاکید زیادی بر روندی که شاید از بیست سال گذشته شکل گرفت و بر کسب‌وکارها و تعامل مشتریان به عنوان یک نقطه مؤثر از زنجیره ارزش تأثیر داشت، می‌شود.

در واقع مشاهده می‌شود که از ۲۰ سال گذشته بحث اوبر، فیس‌بوک و مشابه آن‌ها مطرح بوده است و در این فضا به سمت جلو حرکت می‌کنیم، اما در نگرش و پلتفرم‌هایی که در این مدت شکل می‌گیرد، یک نقطه ضعفی وجود دارد و آن این است که افراد بر اساس و متناسب با مشارکت خود در پلتفرم، از سود آن استفاده نمی‌کنند؛ یعنی کسی که در نهایت برنده این بازی است و از پلتفرم استفاده می‌کند همان افرادی هستند که پلتفرم را مدیریت می‌کنند مانند مدیر فیس‌بوک، مؤسسین اوبر و سایر بخش‌ها.

در واقع دنیا به جایی رسیده که انتظار می‌رود مشارکت بتواند برای تمام المان‌های خود اعتماد و با حذف نهاد ثالث، ارزش افزوده ایجاد کند و این ارزش افزوده متناسب با مشارکت افراد در این پلتفرم باشد، بنابراین در اینجا بحث بلاکچین و ایجاد اعتماد در یک پلتفرم با حذف نهاد ثالث و کنترل مرکزی مطرح می‌شود.

موضوع را به طور خلاصه جمع‌بندی می‌کنم، هرجایی که من از بلاکچین صحبت می‌کنم یعنی بانک‌های اطلاعاتی‌ام را به صورت توزیع‌شده در یک شبکه همتا به همتا نگهداری کرده و در واقع با ایجاد اعتماد بین المان‌های این شبکه می‌توان به کاربردهای مختلف از سیستم رأی‌گیری گرفته تا تراکنش‌های مالی دست یافت.

اگر اجازه دهید موضوع را به صورت تخصصی‌تر پیگیری می‌کنیم؛ ممنون می‌شوم آقای دکتر محمدی بحث را ادامه دهند و بگویند که به طور خاص بلاکچین در بحث بورس چه کاربردهای خاصی دارد و ما چه ارزش افزوده‌هایی را از طریق این فناوری به دست می‌آوریم.

محمدی: اجازه می‌خواهم به بحثی که خانم دکتر شروع کرد، از دید کاملاً غیرمهندسی یکی دو جمله اضافه کنم. بلاکچین اصلاً مقوله عجیب‌وغریبی نیست و حتی یک مفهوم هم نیست؛ بلاکچین یک پیاده‌سازی از مفهومی است که ما چند هزار سال در داخل کشور خود داشته‌ایم. در واقع شما یک زمانی اعتماد را بر مبنای شرکت‌ها و سازمان‌ها ایجاد می‌کنید بدین صورت که یک بانکی به میان می‌آید و صحبت از این می‌شود که این بانک چقدر موجودی دارد و شما چقدر پول دارید، اما یک وقتی هست که ما این موسسه یا سازمان را نداریم و مجموعاً تصمیم می‌گیریم که چه کسی، چه چیز دارد؛ مانند همان سیستمی که در روستاهای ایران هست.

به عنوان مثال وقتی زمینی را می‌خرید که مالک آن برای زمین سند کاداستر ندارد، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ قول‌نامه‌ای درست می‌کنید و معتمدان آن محل زیر قول‌نامه را امضاء می‌کنند، بدین معنا که «همه قبول داریم این زمین از آن ایشان است»، بلاکچین نیز همین است. این مفهوم از لیست توزیع‌شده شروع می‌شود، جایی که دفترکل را توزیع کردیم و در واقع بلاکچین در این بین یک پیاده‌سازی است. فکر می‌کنم همین مقدمه کافی است تا همه هم‌داستان باشیم. پس تصورمان این باشد که در مورد مقوله عجیب و غریبی حرف نمی‌زنیم؛ بحث ما این است که موضوع را دموکراتیزه کنیم یعنی بیاییم از قدرت جمعیت برای تأیید کردن، بهره ببریم.

چندی پیش با یک فرد آمریکایی هم‌صحبت شدم که می‌گفت «باورتان نمی‌شود ما چقدر زمین در آمریکا داریم که صاحب آن مشخص نیست؛ یعنی در دوره‌ای سندها، کاغذی بوده و بعد اسناد گم شده و اکنون هم مالکیت بسیاری از زمین‌ها مشخص نیست بنابراین علاقه‌مندیم که به سمتی حرکت کنیم که مالکیت زمین بر مبنای اجماع باشد». کل این بحث دفتر کل توزیع‌شده (DLT) که یک تکنولوژی پیاده‌سازی آن، بلاکچین است، بر مبنای اجماع جمع هست و بر مبنای این تکنولوژی هرچه جمع بگوید، آن درست است.

ما اصولاً در بورس کالای ایران در کمیته پژوهشی به صورت کلی به مفاهیم و تکنولوژی‌های جدید نگاه می‌کنیم. باید توجه کرد که مقداری در مورد بحث DLT و بلاکچین، افسانه زیاد است و این افسانه‌ها فقط در داخل ایران هم نیست. عده‌ای بلاکچین را معادل «اینترنت» قرار می‌دهند که این‌گونه نیست. معتقدم زمانی یک کار به پیاده‌سازی می‌رسد که ما از افسانه‌ها بگذریم و به واقعیت‌ها برسیم، کف روی آب کنار رود و آب زلال بماند

ما در بورس کالا تلاش می‌کنیم تا از طریق بلاکچین مسائل را حل کنیم. یکی از این موارد مسئله تحویل و تضمین کیفیت است. ما پس از فروش کالا، رسیدن و کیفیت آن را تضمین می‌کنیم. این کار بدون استفاده از بلاکچین در حال انجام است، اما انرژی زیادی می‌برد؛ در اینجا چه اتفاقی می‌افتد؟ شکایات دائماً وجود دارد، بنابراین سعی می‌کنیم این کار را به یک اجماع واگذار کنیم و به اجماعی از خود فعالان برسیم. هم‌اکنون بورس کالا نسبت به این بحث، نگاه جدی دارد. اکنون بحث پلتفرم بنگاه به مشتری و بنگاه به بنگاه در بورس کالا مطرح است و تا دو سال دیگر این موضوع اجرایی می‌شود.

در حال حاضر بورس کالا فقط بازار عمده فروشی است در حالی‌که ما به بازار خرده‌فروشی نیز نیاز داریم. بورس کالا بر اساس مسئولیتی که دارد نمی‌تواند وارد حوزه خرده‌فروشی شود، اما نیاز دارد که در بخش‌های B2B و بنگاه‌هایی که کوچک هستند، زیرزنجیره ایجاد کند. در این راستا بلاکچین را برای دو، سه مفهوم و مقوله در نظر گرفتیم. بر این اساس با بانک‌ها در زمینه تأمین مالی خریداران درحال مذاکره هستیم؛ مشکل بانک‌ها این است که نمی‌دانند وقتی تسهیلات را مثلاً برای خرید آهن می‌دهند، متقاضی دریافت‌کننده تسهیلات، پس از خرید آهن از آن استفاده می‌کند یا آهن را می‌فروشد؟ چرا این موضوع برای بانک مهم است؟

ممکن است بگویید بانک می‌خواهد سودش را بگیرد، اما مساله از جهت محاسبه ریسک برای بانک اهمیت دارد. کسی که آهن را می‌خرد، می‌فروشد و به پول نقد تبدیل می‌کند احتمالاً نتوانسته آن را با هزینه کمتری به دست آورد پس این کار ریسک بالایی دارد؛ بر این اساس بانک نیاز به گارانتی برای استفاده از آهن از سوی درخواست‌کننده تسهیلات دارد. ما می‌خواهیم در این بخش و در حوزه کیفیت از قرارداد پایه هوشمند استفاده کنیم.

من بحث خود را با این یک جمله تمام می‌کنم؛ اکنون نمایشگاه فاینکس درحال برگزاری است و مدام در مورد بازار سرمایه، بازار مالی، بانکداری و بیمه صحبت می‌کنیم، اما واقعیت این است که در ایران بازار سنتی موفق‌تر از بازار مدرن عمل کرده است. اگر به عقب بازگردیم و بنگریم، در بازار سنتی، طلافروشان، فرش‌فروشان و … به یکدیگر اعتبار می‌دهند، اما یک نکته وجود دارد و آن این است که «اگر کسی اعتبارش را از دست بدهد، یعنی اگر کسی یک یا دو بار کلک زد، اجماع جمعیت دیگر او را تأیید نمی‌کند»؛ بلاکچین نیز همین مفهوم را دارد؛ حال ما می‌توانیم با یک پیاده‌سازی خوب از بلاکچین، همان مفاهیم بازار سنتی را به بازار مدرن منتقل کنیم.

 

مؤمن واقفی: جناب آقای دکتر فاطمی جناب‌عالی با توجه به شناختی که از شبکه پرداخت کشور دارید و متخصص در حوزه بانک هستید، بفرمایید با در نظر گرفتن این موضوع که پیش‌بینی می‌شود بلاکچین به صورت بالقوه بتواند در مباحثی چون تسویه بین بانکی، پرداخت همتا به همتا، هویت دیجیتال، قراردادهای هوشمند و دیگر کاربردهای بانکی به کار رود، این پتانسیل چگونه در حوزه «پرداخت» تغییر و تحول ایجاد می‌کند؟

فاطمی: اجازه می‌خواهم کمی متفاوت‌تر از آقای دکتر محمدی به این فناوری نگاه کنم؛ آقای دکتر اشاره کردند شاید بلاکچین خیلی چیز متفاوت و انقلاب‌گونه نباشد، اما به نظر من اتفاقاً این فناوری از نظر تغییرات ساختاری که برای ما ایجاد می‌کند تحول بزرگی را به همراه خواهد داشت؛ تنها با نگاهی به جمله «حذف واسطه» این موضوع را درمی‌یابیم.

اگر اینجا به عنوان دعوت‌شده از طرف بورس، بیمه یا مجموعاً نظام بانکی بخواهیم بلاکچین را تفسیر کنیم، باید بگویم قرار است یک فناوری را کم‌کم به خدمت بگیریم که به نحوی نقش سازمان‌های حاکمیتی و نظارت بر عملیات منابع را کاهش می‌دهد و به قول آقای دکتر این امر به اجماع واگذار می‌شود. همین را تصور کنید که بورس بخواهد نقش حاکمیتی خود را از نظر فرایندی و اعتمادسازی به مجموعه‌ای از اعضا، خبرگان و اجزای شبکه واگذار کند؛ تصور این موضوع امروز برای ما و برای حاکمیت سخت است؛ از این نظر بر حساسیت موضوع تاکید دارم.

در واقع «فناوری به قدری رشد می‌کند که به حد بی‌کفایتی برسد». به نظر من امروز فناوری‌های رایج متمرکز که حاکمیت‌ها آن‌ها را در راستای اجرای عملیات برای توده مردم به خدمت می‌گیرند، در حال رسیدن به حد بی‌کفایتی هستند. به مفهوم DLT اشاره شد که قرار است تحول فرایندی را در نظام‌های معاملاتی مردم و نظام‌های روزانه‌ای که سرمایه‌گذاران و اجزای خدمت‌رسانی به مردم انجام می‌دهند، ایجاد کند پس نکته اصلی اینجاست که قرار است تحولی رخ دهد و شاید هم نقطه عطف، واگذاری تصمیم‌گیری به اجماع باشد.

فناوری بلاکچین می‌خواهد به نحوی تضمین کند که واگذاری تصمیم‌گیری در یک محیط امن رخ می‌دهد. قاعدتاً قرار نیست در این فضا تخلفی رخ دهد یا داده عوض شود یعنی اصالت داده و شفافیت به نحوی است که همه اجزای شبکه به آن اعتماد می‌کنند. مهم‌ترین مقوله‌ای که همگان در مورد آن اتفاق نظر خواهند داشت بحث اعتمادسازی است؛ کوچک‌ترین بی‌اعتمادی می‌تواند مانع کل این فناوری و دگرگونی شود به گونه‌ای که نتواند به هدف تعریف‌شده برسد؛ بنابراین فناوری مورد بحث این پیغام را می‌رساند که «من قرار است بیایم و بدون دخالت واسطه‌ها عملیات روزانه مستمر بین واحدها را انجام دهم».

حال این عملیات بر اساس دارایی‌هایی که وارد بلاکچین می‌شود، متفاوت است. اگر بخواهیم اقتصاد دیجیتال را دسته‌بندی کنیم می‌توانیم بگوییم که در دو مفهوم «مالکیت دارایی و انتقال دارایی» خلاصه می‌شود. در فناوری بلاکچین ادعا می‌کنیم هر دارایی را می‌توان تصویر کرد، یک رابطه یک به یک بین یک ID دیجیتالی و یک دارایی برقرار می‌شود و اگر دارایی را منجمد و یک گوشه‌ای نگهداری کنیم، یک تصویر دیجیتالی در قالب ID دیجیتال برای آن داریم.

اقتصاد دیجیتال در بستر فناوری مطمئن، دارایی دیجیتال را با نظر اجماع معامله می‌کند، هر معامله‌ای نیز اجزای خودش را دارد و برای این امر باید پولی جابه‌جا شود، حمل‌ونقل صورت گیرد یا احتمالاً بحث اسناد مالکیت و جابه‌جایی تملک مطرح است و بدین صورت در بستر پولی، بانکی، بیمه یا بورس کاربردهای بلاکچین را می‌بینیم. بر این اساس مقرر است مالکیت بدون دخالت اداره‌ای که اکنون مرسوم است، بین افراد جابه‌جا شود و این کار برمبنای یک سری قراردادهای هوشمند بدون دخالت انسان و از طریق فناوری‌هایی که بر بستر دیجیتال ایجاد شده است، صورت می‌گیرد.

در این میان اما یک سری الزامات برای معامله نیاز است و قطعاً برای معامله باید پول دیجیتال یا پول رمزی مربوطه تعریف‌شده باشد به گونه‌ای که من و شما بتوانیم بدون ورود بانک معامله انجام دهیم، اسناد این معامله را بدون حضور بورس، دفتر اسناد رسمی و … به صورت مطمئن ثبت کنیم و شما پول این معامله را بدون حضور بانک خیلی سریع در قالب یک پول رمزی به من بدهید. در بلاکچین من می‌توانم دارایی‌ام را بلافاصله در فضایی دیگر منتشر کنم یا در سایر بخش‌ها به وثیقه بگذارم. شفافیت و سرعتی که این فضا فراهم می‌کند اثرات بسیار جدی دارد؛ همچنین انتظار می‌رود میزان معامله و حجم دارایی‌های قابل معامله بسیار بیشتر باشد و با توجه به اینکه این فضا، یک بستر جهانی است، بسیاری از معاملات حتی معاملات بین کشوری امکان‌پذیر می‌شود.

همگی یادمان باشد که قرار نیست یک بلاکچین داخلی و ملی ایجاد کنیم، مهم این است که بلاکچین بستری است که شفافیت بین‌المللی به همراه دارد و دنیا به آن اعتماد کرده است. در نهایت امکان معامله بین‌المللی هر دارایی که بتوانیم روی فناوری دفتر کل توزیع‌شده ذخیره کنیمَ، فراهم می‌شود. در این میان اگر بتوانیم از یک ارز دیجیتالی بین‌المللی استفاده یا ارز خودمان را بین‌المللی کنیم، فضا برای عرضه دارایی‌هایمان در یک محیط و بازار معاملاتی بین‌المللی فراهم می‌شود، می‌توانیم از فضای امروز نقدینگی ایران یا فضای بورس خارج شویم و از سرمایه‌های بیرونی هم استفاده کنیم؛ درنتیجه تحولی برای بازشدن فضای معاملاتی و مبادلاتی در عرصه بانک داری، بیمه و بورس به وجود خواهد آمد.

 

مؤمن واقفی: سؤال بعدی را از جناب آقای دکتر بختیاری می‌پرسم؛ در دنیا استارت‌آپ‌ها روی این پلتفرم در حوزه بیمه کارهای زیادی را انجام می‌دهند، برای نمونه می‌توان به سایت Insurepal اشاره کرد که به بحث بیمه خودرو می‌پردازد. یکی از مشکلاتی که بیمه‌ها با آن مواجه هستند این است که احتمال دارد برای یک اتفاق به شکل‌های مختلف خسارت پرداخت شود؛ ‌ Insurepal توانسته این مساله را از طریق زنجیره بلاکچین رفع و ارزش افزوده ایجاد کند. به نظر می‌رسد در دنیا از این نوع استارت‌آپ‌ها حمایت می‌شود. با توجه به اینکه جنابعالی مدیرعامل بیمه دی هستید، بفرمایید در ایران تا چه حد در حوزه بیمه حمایت صورت می‌گیرد؟ شما چه پتانسیلی برای ارائه بحث بیمه روی فناوری جدید بلاکچین می‌بینید؟

بختیاری: تکنولوژی و پدیده بلاکچین بسیار جدید است، اما به نظر می‌رسد که استعداد بسیار بالایی در صنعت بیمه برای استفاده از بلاکچین در تمام زنجیره‌های ارزش از فرایندهای صدور و فرایندهایی که مشتریان می‌خواهند تا فرایندهایی که کارگزاران و نمایندگان به دنبال آن هستند، وجود دارد.

دوستان به امنیت و شفافیت به عنوان ویژگی‌های ذاتی این تکنولوژی اشاره کردند، برخی واقعیت‌ها نیز وجود دارد که باید به آن اشاره کنیم. بر اساس آمار تقریباً ۵۶ درصد از شرکت‌های بیمه در دنیا در حال مطالعه پیرامون این تکنولوژی هستند. درصد بسیار زیادی از شرکت‌های بیمه تقریباً هیچ اطلاعاتی درباره بلاکچین ندارند و شرکت‌های بسیار شاخص سوئیسی، مونیخی و آلمانی نیز عملیات بسیار محدود با استفاده از بلاکچین را آغاز کرده‌اند. به نظر می‌رسد در بحث‌های اتکایی، شرکت‌ها با هم برای کاهش و مدیریت ریسک در صنعت بیمه می‌توانند از این تکنولوژی و مزیت بهره ببرند.

بیمه عمر در ایران با شرایط بیمه عمر در دنیا تا حدود زیادی فاصله دارد و بلاکچین می‌تواند کمک بسیاری به این بخش کند. شفافیت مطرح در فناوری بلاکچین نیز تأثیر زیادی در شرایط موجود بی‌اعتمادی دارد و فرایندهای خسارت را بهبود می‌بخشد. همچنین شبکه عظیمی از نمایندگان و کارگزارانی که بین بیمه‌شده و شرکت‌های بیمه بازی می‌کنند، می‌توانند برای انجام کار خود از این قابلیت استفاده کنند.

نکته مهم این است که هنگام مواجهه با مقوله‌ای مانند بلاکچین و سایر روندها در حوزه توسعه دیجیتال، تصور می‌شود که بحث فرهنگ‌سازی و رفع محدودیت‌ها، بسیار مهم است؛ گاهی با پدیده‌هایی مواجه می‌شویم و بلافاصله بدون اینکه زیرساخت‌ها و واقعیت را بشناسیم، آن را مطرح می‌کنیم. یکی از زیرساخت‌های اساسی در صنعت بیمه، استقرار سیستم جامع بیمه‌گری است تا بستری برای تعریف عملیاتی این‌گونه مزیت‌ها فراهم شود، فاصله زیادی با دنیا داریم که باید کم شود. منظور من از فاصله بحث‌های تکنیکال و فنی نیست بلکه توجه من به مسائل مقرراتی، فرهنگی و مدیریتی است؛ باید بتوانیم فاصله موجود را کم و این مفهوم جدید را در آن پیاده کنیم.

به صورت کلی، معتقدم این پدیده‌ای که به نام بلاکچین از آن صحبت می‌شود، در صنعت بیمه بسیار قابلیت استفاده، به‌کارگیری و پیاده‌سازی دارد. گفته می‌شود که شرکتهای بیمه متعلق به بیمه‌شده‌ها هستند؛ درست است که شرکت‌های بیمه سهام‌دار دارند، اما می‌گویند مجموعه‌ای از ذخایر فنی شرکت بیمه، بدهی به بیمه‌شده‌های خودشان است؛ یعنی مجموعه‌ای از انباشت سرمایه‌های افراد جامعه، یک شرکت بیمه را شکل می‌دهد بنابراین سهامداران نمی‌توانند یک شرکت را منحل کنند به دلیل اینکه این شرکت‌ها بدهی‌های بلندمدت دارند. هنگام انحلال شرکت بیمه مواردی چون تسویه‌های بلندمدت و … مطرح می‌شود.

بلاکچین در زمانی که تعداد زیادی بیمه‌شده گرد هم می‌آیند تا بتوانند ریسک خود را توسط یک مکانیزم بیمه در قالب یک شرکت کاهش دهند، قابلیت پیاده‌سازی دارد. امیدوارم قبل از اینکه این مفاهیم را بسیار تخصصی مورد بحث قرار دهیم، از مابقی الزاماتی که وجود دارد حمایت کنیم؛ به عنوان مثال همین الان از افرادی که وارد بازار شدند حمایت کنیم و با آن‌ها برخورد نکنیم، سد راه آن‌ها نشویم و به‌کارگیری این مفاهیم را در صنعت بیمه آرام‌آرام شروع کنیم. در این صنعت می‌توان از مزیت بلاکچین به نحو گسترده استفاده کرد.

 

مؤمن واقفی: جناب آقای مهندس منصور به‌عنوان مشاور فرابورس ایران ممنون می‌شویم توضیح دهید که این بحث در فرابورس ایران به چه شکل دنبال می‌شود و استراتژی‌ها و سیاست‌های موجود چیست.

منصور: قبل از اینکه فعالیت‌های فرابورس ایران را توضیح دهم می‌خواهم درباره بلاکچین و کاربردهای آن در بازارهای مالی صحبت کنم و سپس به کاربرد بلاکچین در فرابورس و به طور کلی بازار سرمایه ایران اشاره می‌کنم.

برخی دوستان ممکن است در اینجا پیشینه حسابداری داشته باشند. بلاکچین مفهوم ساده، یک دفتر کل توزیع شده یا از دید نرم‌افزاری، یک پایگاه داده توزیع‌شده است. در واقع بلاکچین یک لیست توزیع شده است؛ در این غالب یک‌سری تراکنش‌ها در یک بلوک قرار می‌گیرد و این بلوک‌ها در یک بانک اطلاعاتی به هم زنجیر می‌شوند اما مجموعه این بلوک‌ها و زنجیرها در یکجا به صورت متمرکز قرار نمی‌گیرند بلکه در مجموعه‌ای از پایگاه‌های داده میان بازیگران مختلف نگهداری می‌شود که این مساله از چند جهت اهمیت دارد.

در بلاکچین تراکنش‌ها در جاهای مختلف نگهداری می‌شوند، اما یک تراکنش چگونه صورت می‌گیرد؟ تراکنش جابه‌جایی یک دارایی است؛ دارایی می‌تواند ارزی باشد که در چارچوب این بستر جابه‌جا می‌شود. دو طرف معامله این جابه‌جایی را به صورت دیجیتالی تأیید می‌کنند، این مجموعه می‌تواند یک بلوک را شکل دهد که این بلوک برای یکی از بازیگران ثبت شده و دیگر بازیگران باید این بلوک را تأیید و همه باهم هماهنگ شوند؛ برای رقم خوردن این وفاق مکانیزم اجماع را تعریف کردند. پس از اجماع، تمام بازیگران تراکنش‌ها و بلوک‌هایی را که دارند به صورت زنجیره نگاه می‌دارند.

همچنین هر بلوک و زنجیره جدیدی که تولید می‌شود وابسته به بلوک قبلی است یعنی اگر تقلبی صورت گیرد و بخواهند تراکنشی را تغییر دهند مجبور هستند که تمام تراکنش‌های قبلی و همه بازیگران را تغییر دهند؛ بنابراین یکی از مزایای اصلی بلاکچین این است که «تقلب به صورت ساختاری در این تکنولوژی بسیار مشکل است». یک مزیت مهم دیگر بلاکچین «اجماع» است به این معنا که دیگر به نهاد بالاسری برای تأیید تراکنش نیاز نداریم بلکه بازیگران مختلف در شرایط دموکراتیک اجماع را انجام می‌دهند.

یکی دیگر از مزایای تکنولوژی بلاکچین، تغییرناپذیری تراکنش‌های صورت گرفته است. ما در بورس بحث ابطال معامله را داریم در حالی‌که در بلاکچین ابطال معامله و برگشت به عقب وجود ندارد. برای توضیح شفاف‌تر مایلم بلاکچین را طبقه‌بندی کنم. ما بلاکچین را به صورت عمومی به دو حالت بلاکچین باز و بلاکچین با مجوز، طبقه‌بندی کنیم. در بلاکچین باز هیچ نوع نهاد بالاسری وجود ندارد؛ بزرگ‌ترین مثال این بلاکچین، بیت‌کوین است. بیت‌کوین یک شبکه باز است و هر بازیکن جدید که بتواند طبق آن بحث مکانیزم اجماع را دنبال و تراکنش‌ها و بلوک‌های قدیمی را نگهداری کند، می‌تواند در این شبکه قرار گیرد؛ مهم‌ترین مزیت بیت‌کوین این است که نهاد بالاسری، بانک مرکزی و … ندارد.

در بیت‌کوین، بانک مرکزی وجود ندارد و در مقابل می‌بینیم که بانک‌های مرکزی با آن مخالفت می‌کنند؛ درعین‌حال شاهد هستیم که برخی بانک‌های مرکزی درحال ایجاد ارز دیجیتال خود هستند، بحث انجام این کار در بانک‌های مرکزی ایران و ژاپن نیز مطرح است اما نکته اینجاست که ارزهای بسیاری در این شبکه باز است و جابه‌جایی پول به راحتی انجام می‌شود. از سوی دیگر نکته مهم این است که نقطه شکست یکتا ندارد. اگر در یک سیستم متمرکز، مرکزیت شکست بخورد کل سیستم فرو می‌پاشد، اما در بلاکچین یا بیت‌کوین بازیگران مختلفی وجود دارد؛ بنابراین اگر یک شبکه مورد حمله قرار گیرد یا شکست بخورد، سایرین شکست نمی‌خورند و کل سیستم متلاشی نمی‌شود.

ما در حوزه بازار مالی یک بلاکچین با مجوز نیز تعریف کردیم، بدین صورت که در بازارهای مالی یک سری نهادهای تحت نظارت (البته این امر با تفکر بلاکچین مخالف است) وجود دارد که تحت کنترل و قانونمند هستند؛ این بخش باید طبق یک ضوابط قانونی در شبکه قرار گیرند که به صورت شبکه خصوصی بلاکچین فعالیت می‌کنند. در این قالب شرایط کمی متفاوت است. بازیگران تحت یک شرایط و گواهی در بلاکچین قرار می‌گیرند. دلیل اصلی این اقدام، شکل سیستم بورس و بانک در خصوص احراز هویت الکترونیکی (KYC)، شناخت مشتری و مبارزه با پول‌شویی است؛ چراکه می‌خواهیم بدانیم چه کسانی به عنوان خریدار و فروشنده تراکنش را انجام می‌دهد، افراد در مبدأ و مقصد تراکنش، شناسایی‌شده باشند و مطمئن باشیم که شناخت کافی وجود دارد.

بلاکچین در بازارهای مالی یک کاربرد انقلابی دارد و آن این است که در واقع برای کل ساختار بورس‌ها رقیبی به وجود آمده و دیگر نیاز نیست یک شرکت بخواهد «تأمین مالی» کند. فلسفه بورس تأمین مالی است. یکی از مباحث در این تکنولوژی مدیریت، خریدوفروش ریسک هم هست اما دیگر نیاز به تأمین مالی به روش عرضه اولیه نیست تا شرکتی به بورس رفته، پذیرش شود، عرضه اولیه صورت گیرد، سهم دهد و پول بگیرد. اکنون بحثی به نام ICO مطرح است به‌گونه‌ای که شرکتی به صورت مستقل از نهادی مانند بورس و سازمان بورس، پول مجازی تولید و آن را در شبکه‌ای مانند بلاکچین به عموم عرضه می‌کند.

بر اساس آمار در یک سال گذشته حدود چهار میلیارد دلار از طریق ICO تأمین مالی صورت گرفته است. احتمالاً همه دوستان اکنون بر روی تلفن‌های همراه خود برنامه تلگرام را دارند؛ خود تلگرام ICO انجام داده، پولی به نام «GRAM» تعریف کرده و تخمین زده می‌شود حدود ۱.۲ میلیارد دلار با استفاده از شبکه بلاکچین بدون دخالت بورس، تأمین مالی انجام داده است. این امکان، کار انقلابی بلاکچین است.

در فرابورس ایرانم به دنبال این هستیم که از این فناوری برای سازوکار خود استفاده کنیم. انتقال پول از خارج از کشور و جذب سرمایه‌گذار خارجی، کاربردهایی است که اکنون در فرابورس ایران مورد بحث قرار گرفته است. انتقال پول وقتی کشور در تحریم به سر می‌برد، کار مشکلی است در صورتی که با ارزهای دیجیتال موانعی برای جابه‌جایی پول وجود ندارد. یکی دیگر از کاربردهای بلاکچین مربوط به سازوکارهای جاری بورس است که می‌توان در آن‌ها از تفکر انقلابی و این تکنولوژی استفاده کنیم.

اگر برخی دوستان از سامانه کدال استفاده کرده باشند می‌دانند که هر شرکتی که در بورس پذیرش می‌شود بر اساس قوانین بورس، باید تمام اطلاعات خود را به صورت دوره‌ای توسط سیستم کدال به سازمان ناظر در ایران ارائه دهند؛ صورت‌های مالی به صورت سه‌ماهه به سازمان بورس ارائه می‌شود درحالی‌که با استفاده از تکنولوژی بلاکچین، اطلاعات هر اتفاق و تراکنش مهمی که در یک سازمان می‌تواند بر قیمت سهام ناشر تاثیرگذار باشد به عموم منتقل می‌شود. در حال حاضر شرکت رایان بورس که زیرمجموعه سازمان بورس است در حال مطالعه و استفاده از بلاکچین برای شفافیت شرکت‌های ناشر است.

 

مؤمن واقفی: جناب آقای دکتر امیرشکاری پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۲۰ حدود ۶۶ درصد از بازیگران حوزه پولی و بانکی به شکلی از این فناوری استفاده کنند، به نظر شما به چه کاربردهای ملموس بلاکچین در این زمینه به ویژه در حوزه بانکی و بازارهای مالی می‌توان اشاره کرد؟

امیرشکاری:با توجه به اینکه دوستان از حوزه‌های بازار پول، سرمایه و بیمه به نمایشگاه فاینکس و رویداد فین‌استارز آمدند، من از زاویه‌ای دیگر به این موضوع نگاه می‌کنم. یک سری اختلاط در این بازارها توسط فناوری بلاکچین که وارد شده است، صورت می‌گیرد. خیلی‌ها بیت‌کوین را می‌شناسند، خیلی‌ها با عناوینی چون ارز دیجیتال، ارز رمزینه یا … نسبت به بلاکچین شناخت پیدا کردند. ارزهای دیجیتال دیگری نیز مانند اتریوم (Ethereum) و ریپل (Ripple) تعریف شدند. از سمتی این پول‌های مجازی با نام ارز وارد جوامع شدند و پول رایج محسوب می‌شوند و از سوی دیگر این پول‌های مجازی به عنوان یک کالای قابل سرمایه‌گذاری (ماهیت قابلیت سرمایه‌گذاری دارد) مطرح هستند؛ در واقع یک ماهیت دوگانه‌ای بین بازار پول و بازار سرمایه وجود دارد. برخی از کشورها ارز دیجیتال را به صورت کالا طبقه‌بندی کردند و این پدیده را بورسی و بازار سرمایه‌ای دیدند، بیشتر ماهیت سرمایه‌گذاری را چارچوب‌مند کردند و عده‌ای دیگر نیز آن را به شکل پول رایج دیدند و کاربردهای خرید روزمره را برای آن تعریف کردند و توانستند با آن به شکل یک ارز پذیرفته‌شده رفتار کنند؛ البته در دنیا تعداد کسانی که ارز دیجیتال را به صورت کالا طبقه‌بندی کردند، بیشتر است و نظارت بر آن را به سمت بورس‌های کالا، انرژی و اوراق بهادار هدایت کردند. از این زاویه نگاه می‌کنم و می‌گویم که ماهیت‌ها کمی با طبقه‌بندی‌های قدیمی بازار مالی متفاوت است و با این تغییر به وجود آمده باید ببینیم که بازارها تحت چه ماهیتی قرار می‌گیرند.

بسیاری از مواقع مشکلاتی چون مسائل بین بانک مرکزی و سازمان بورس برای انتقال و خرید اوراق در بازار ثانویه با این ماهیت دوگانه چون ارزهای دیجیتال قابل حل است.

در حال حاضر بانک‌های مرکزی بسیاری از کشورها به سمت تولید ارز دیجیتال ملی رفتند و برای این امر دلایل خاصی وجود دارد. کشورهای پیشرو وارد این بحث شدند و حتی کشورهای جهان سوم نیز از سال ۲۰۱۷ به صورت جدی به عرصه ICO کردن ارز ملی پرداختند؛ به این معنا که بخشی از پایه پولی کشور را با استفاده از ارزهای رمزپایه تولید کردند؛ یعنی بخشی از اسکناس و مسکوک را از گرده خارج و به جای آن از ارزهای رمزپایه استفاده کردند.

این ارزهای رمز پایه علاوه بر اینکه نقش پول را در دنیای مجازی و اینترنت ایفا می‌کنند، به جای بحث تورم که باعث کاهش ارزش پول می‌شود به افزایش ارزش پول ملی دامن می‌زند. در دوره‌ای دیدیم که بیت‌کوین در دنیای ارز دیجیتال یکه‌تازی می‌کرد و افزایش سرمایه کسانی که بیت‌کوین خریده بودند به شدت محسوس بود، در واقع این ارز دیجیتال دو پله بالاتر از بازار پول حرکت می‌کرد و این موضوع باعث شد که خیلی از کشورها برای حفظ ارزش پول ملی خود وارد این فضا شوند.

با استفاده از ارزهای دیجیتال، علاوه بر کاهش هزینه‌هایی که در حوزه چاپ اسکناس و پایه پولی و در بخش بانک مرکزی وجود دارد، به حفظ ارزش پول ملی در برابر سایر ارزهای دیجیتال و ارزهای دیگر کشورها کمک می‌شود. یکی از کارهایی که پژوهشکده پولی و بانکی در این زمینه طی یک سال گذشته انجام داده، تولید آزمایشگاهی یک ارز دیجیتال ملی است؛ اکنون نمونه پایلوت وجود دارد، به صورت محدود قابل استفاده است و در حال مطالعه هستیم تا ببینیم این ارز دیجیتال به چه صورت می‌تواند وارد نظام پولی کشور شود. نکته مهم این است که ببینیم غیر از بحث «ملی» بودن، کاربردهای دیگر آن در بازار پول و بانک چیست.

آقای مهندس منصور موضوع احراز هویت الکترونیکی یا همان KYC را مطرح کردند، KYC یکی از ابزارهایی است که پیش‌بینی می‌شود کمک زیادی به احراز هویت افراد و شناسایی افراد با درصد بالای موفقیت کند. بلاکچین را باید از ارزهای دیجیتال جدا کنیم، در واقع بلاکچین تکنولوژی در پس ارزهای دیجیتال است. در حال حاضر به مقوله KYC بسیار پرداخته می‌شود. از سوی دیگر بحث قراردادهای هوشمند بر مبنای بلاکچین می‌تواند به ضمانت‌نامه‌های بانکی و اعتبارات اسنادی کمک بسیاری کند کما اینکه این نمونه‌های کاربردی در دنیا راه‌اندازی شده و برای اولین بار در سال ۲۰۱۶، اعتبارات اسنادی محموله‌ای بین سنگاپور و ژاپن توسط بلاکچین پشتیبانی شد و این امر به صورت پیمانکار هوشمند صورت گرفت.

بحث پرداخت و توافق بدون وجود واسطه مطرح است. تمام سیستم‌های موجود ما در بانک مرکزی که عملیات پرداخت و توافق را انجام می‌دهند در آخر متمرکز می‌شوند؛ در واقع شتاب، شاپرک، چکاوک، ساتنا، پایا و تمام سیستم‌هایی که می‌شناسید برمبنای دفتر مرکزی متمرکز در بانک مرکزی کار می‌کنند و همان‌گونه که پیش از این گفته شد، یکی از مشکلات بزرگ متمرکز بودن سیستم، نقطه شکست یکتا است و این امکان وجود دارد که بتوانند از نقطه‌ای به سیستم حمله و آن را دچار اختلال کنند.

پرداخت و توافق می‌تواند توسط بلاکچین بهینه‌سازی شود، امنیت توسط دفتر مرکزی توزیع شده و این امکان وجود دارد که دفتر کل‌های توزیع شده ارتقا یابد، کاربرد آن بهینه‌تر شود و از سوی دیگر به نظر می‌رسد یکی از کاربردهای دیگر این تکنولوژی در حوزه بانک، برنامه وفاداری است.

بانک‌ها به موضوع باشگاه مشتریان می‌پردازند، در باشگاه مشتریان که توسط بانک ایجاد می‌شود، امتیازاتی رد و بدل شده که این امتیازات اخذ شده توسط افراد قابلیت تبدیل به جایزه، کالا و پول را دارد و این امر نیز یکی از کاربردهای تکنولوژی مورد بحث است.

تعداد محدودی از بانک‌ها شروع به مطالعه در مورد بلاکچین کردند و برخی از آن‌ها مشاوران داخلی و خارجی گرفتند. معتقدم که تا سال ۲۰۲۰ بسیاری از مؤسسات مالی برای کاهش هزینه خود و افزایش اعتماد که دو فاکتور اساسی برای ماندن در بازار است، به سمت استفاده از بلاکچین بروند.

 

مؤمن واقفی:بدین ترتیب با جمع‌بندی از دور اول بحث می‌توان گفت که بلاکچین دارای ویژگی‌هایی مانند سرعت، شفافیت، اعتماد و امنیت است و به نظر می‌رسد این فناوری پتانسیل بسیار قوی برای خیلی از کاربردهای مالی و بانکی و به‌کارگیری در سایر حوزه‌ها مانند سلامت داشته باشد. در حوزه بلاکچین چیزی حدود ۲۰۰ کاربرد شناسایی‌شده که می‌تواند روی این زنجیره به وجود آید و از آن استفاده شود. هرچند این فناوری در مرحله نوظهور ارزیابی می‌شود و بیشتر مواردی که انجام می‌شود در حد نمونه اولیه است، اما انتظار می‌رود در یکی دو سال آینده بتوان از آن‌ها بهره‌برداری بیشتری کرد. به عنوان جمع‌بندی آخر خواهش می‌کنم دوستان اگر موردی هست که با توجه به صحبت سایر دوستان می‌خواهند اشاره کنند، بگویند.

محمدی: بررسی می‌کنیم که بلاکچین در حوزه بورس کالا چه کاربردهایی دارد؛ در قرارداد وثیقه بحث مدیریت ریسک در بازار مشتقات را داریم. مارجین چیست؟ مارجین مدیریت ریسک است و دو طرف بازار مشتقات بسته است، وقتی یکی سود می‌کند، دیگری زیان کرده و باید هزینه بپردازد. در اینجا می‌توان از اجماع استفاده کرد. از نظر من DLT و بلاکچین چیز مهمی است البته نه هم‌راستای اینترنت. بلاکچین یک پارادایم شیفت در بحث اعتماد و نگهداری دارایی است.

در این میان باید بگویم از دیدن برگزاری فین‌استارز و فعالیت استارت‌آپ‌ها توسط جوانان بسیار خوشحال شدم. می‌خواهم دو خواهش کنم نخست اینکه دوستان روی کاربردهای واقعی سرمایه‌گذاری کنند؛ یعنی به دنبال کاربردهای واقعی تکنولوژی‌ها باشیم به ویژه آن‌ها که قابلیت پیاده‌سازی دارند، بیاییم آنچه در بازار سنتی داریم را دیجیتالی کنیم این نکته بسیار مهم است، اگر این کار را انجام دهیم به ویژه با بازسازی کردن روش‌های قدیمی به جواب می‌رسیم. ما در بورس کالا از ایده‌هایی که بر اساس کاربرد واقعی باشد، حمایت می‌کنیم. اگر استارت‌آپی تمایل دارد به بخش معاونت توسعه بورس کالا مراجعه و پروپوزال خود را ارائه کند، بورس کالا به‌راستی از ایده‌های خوب مرتبط با حوزه خود از جمله Collateral، margin، delivery guarantee و quality assurance حمایت می‌کند.

فاطمی:به عنوان جمع‌بندی تاکید می‌کنم که ماهیت اصلی این فناوری بحث اعتمادزایی است، در کشور سعی نکنیم که به دلیل یا به بهانه محدودیت‌ها و گاهی مسائل امنیتی، ماهیت اصلی فناوری را در طول زمان گم کنیم. ساده بگویم وقتی گفته می‌شود که فناوری بلاکچین قرار است عملکرد ما را سرعت بخشد، به یاد داشته باشیم که اکنون در دنیای e-Banking مشکلی برای انتقال وجود ندارد، در چند ثانیه می‌توان هر مبلغی را از بانکی به بانک دیگر منتقل کرد و در حد میکروثانیه هم کار می‌کنیم. این سؤال را با یکدیگر مرور کنیم که فناوری امروز و رایج ما یا فناوری گذشته چه محدودیتی دارد که تکنولوژی بلاکچین مدعی است می‌تواند آن را با رویکرد جدید اجرا کند؟ در فناوری امروز، بیشتر نگاه متمرکز داریم؛ سرورهای متمرکزی در اختیار هست که تمامی اطلاعات در آنجا منتقل و پردازش می‌شود و می‌توانیم بگوییم که برای آن یک ادمین وجود دارد.

به هر ترتیب فناوری سنتی و رایج امروز ما، امکان توزیع‌شدگی زیاد را نمی‌دهد در صورتی که بلاکچین به کمک الگوریتم‌های رمزنگاری، بحث‌های بلاکینگ و Hashing (هشینگ) یعنی در قالب تکنولوژی‌های مدیریت توزیع‌شده دیتا، صرفاً بر اساس الگوریتم‌های رمزنگاری و محاسبات، توزیع را در مقیاس بسیار بالا و چندین هزار در یک دیتا و زمان قابل اتکا انجام می‌دهد.

نکته اصلی اینجاست که اگر یک صنعتی در کشور، کاربردی روی تکنولوژی بلاکچین و توزیع‌شدگی دو نقطه، پنج نقطه یا ۱۰ نقطه تعریف کند هدف اعتمادسازی حاصل نمی‌شود. قرار است ما به پلتفرمی اعتماد کنیم که در ذات آن اعتماد وجود ندارد، من شما را نمی‌شناسم و اعتمادی به شما ندارم اما در سایه این فناوری قرار است به شما اعتماد کرده و دارایی‌ام را به شما منتقل کنم و از شما پول بگیرم؛ بنابراین ذات محیط فعالیت بدون اعتماد است. من این سوی دنیا و شما آن سوی دنیا هستید، همدیگر را نمی‌شناسیم و به هم اعتماد نداریم اما قرار است به هم اعتماد کنیم، این موضوع نیازمند یک سری حداقل‌ها است.

تکنولوژی بلاکچین یک سری حداقل‌هایی را در ازای یک سری نکات تعریف کرده است. در اینجا اجماع باید به صورت واقعی برای مردم اطمینان ایجاد کند و این اعتماد و اجماع باید در سطح بسیار گسترده‌ای باشد. در بلاکچین دیتا آپدیت و ادیت نمی‌شود و شفافیت وجود دارد و از سوی دیگر در این تکنولوژی بستری هست که قراردادهای هوشمند بر اساس آن تصمیمات مشابه بگیرند؛ بنابراین بازهم تاکید می‌کنم که در پیاده‌سازی‌هایی که می‌خواهیم در کشور شروع کنیم اگر مجبور شویم به سمت چند نقطه محدود برویم و پردازنده‌ها را فقط در دو نقطه، پنج نقطه یا ۱۰ نقطه بگذاریم، اعتماد کلان حاصل نمی‌شود و معامله شکل نمی‌گیرد؛ بنابراین یادمان نرود که فناوری بلاکچین قرار است بین افرادی که یکدیگر را نمی‌شناسند، تحت قانون یک کشور نیستند و در n تا کشور دنیا قرار دارند، اعتماد ایجاد کند تا این افراد یک دارایی را بین یکدیگر منتقل کنند و در ازای آن ارزش دارایی را بگیرند؛ بنابراین پلتفرم ما قرار است در عین حال که قابل اعتماد نیست، اعتماد ایجاد کند منتها نکته اینجاست که در نظام بانکی خیلی در مورد این موضوع بحث نداریم به دلیل اینکه عملیات عمدتاً نفر به نفر است.

نکته‌ای که اشاره شد و شاید کمی ماهیت آن با این موضوع جای بحث دارد، مبحث بورس و موتورهای معاملاتی است. در این بخش قرار است من دارایی‌ام را عرضه کنم و به جای یک نفر متقاضی n نفر متقاضی داشته باشد. حال این مساله مطرح است که چگونه معامله من در این بین رقابت سالمی خواهد داشت و می‌توانم بهترین خریدار را پیدا کنم. اکنون باید به این بیاندیشیم که چگونه می‌توانیم در دنیا موتورهای معاملاتی غیرمتمرکز در حد n تا با قراردادهای هوشمند داشته باشیم، باز هم به آن اعتماد کنیم و باور داشته باشیم که هیچ‌کس نمی‌تواند نفوذ کرده و معامله‌ای را در زمان t+1 به جای t-1 ثبت کند.

بختیاری: من هم معتقدم ابتدا باید از فناوری بلاکچین درک بسیار خوب داشته باشیم، آن را به خوبی بشناسیم و سپس واقع‌بینانه تکنولوژی مورد بحث را به کار گیریم.

نکته بعدی این است که از استارت‌آپ‌ها یا نهادهایی که در راستای توسعه بلاکچین گام برمی‌دارند حمایت کنیم تا بتوانند راه خود را ادامه دهند. با ورود این فناوری در صنعت بیمه چه اتفاقی می‌افتد؟ با ورود بلاکچین یکی از شاخص‌های صنعت یعنی ضریب نفوذ جابه‌جا می‌شود. چرا؟ به دلیل اینکه می‌تواند به تعبیری به تنوع محصولات بیمه‌ای دامن بزند یا آنچه اکنون وجود دارد را به‌قدری تسهیل و بدان قابلیت بیافزاید که به میزان زیادی ضریب نفوذ بیمه در کشور بهتر شود و توسعه پیدا کند. معتقدم بستر لازم اکنون تا حدود زیادی در اجتماع وجود دارد؛ امروزه چنین مفاهیم و حضور در فضای مجازی به واسطه تلگرام و شبکه‌های اجتماعی به قدری رایج شده که شرایط برای پذیرش این پدیده فراهم است البته مشروط بر اینکه فانتزی برخورد نکنیم و واقع‌بین باشیم. نهادسازی بسیار اهمیت دارد به این معنا که اگر استارت‌آپ‌ها با ایده‌هایی در این راستا پیش آمدند و خواستند مشورت دهند، به صورت واقع‌بینانه آن‌ها را حمایت کنیم.

منصور: در حال حاضر خوب است که چالش‌های تکنولوژی بلاکچین را به خوبی بشناسیم. من از منظر بورس، تأمین مالی و بازار سرمایه به آن می‌نگرم؛ خیلی از شرکت‌ها آمدند از این بستر تأمین مالی کردند چنانچه به آمار چهار میلیارد دلار نیز اشاره شد. باید در نظر داشت که بسیاری از سازمان‌های بورس به درستی جلوی این کار را گرفتند به دلیل اینکه وقتی یک مجموعه ناشری از طریق این بستر تأمین مالی می‌کند، یک نهاد بالاسری وجود دارد تا مطمئن باشد هرگز حق و حقوق آنکه سرمایه‌گذاری می‌کند ضایع نشود. ما دیدیم که در بستر بلاکچین حتی یک سری تخلفات صورت گرفت و در برخی شرکت‌ها سرمایه‌گذاری شد که دارایی آن‌ها واقعی نبوده و فریبکاری بود؛ بنابراین تکنولوژی بلاکچین به خودی خود با چنین چالشی روبروست و نیاز است مجموعه‌ای نظارت داشته باشد.

یک نکته دیگر بحث کارایی سیستم بلاکچین است. در این ساختار به تعداد ۱۰ یا ۱۵ تراکنش در ثانیه اشاره شد؛ این میزان تراکنش در زمان بیان شده کافی نیست و اکنون چند هزار تراکنش نیز برای بورس کم است. در واقع ۳۰۰۰ تراکنش در ثانیه در بورس کافی نیست و این میزان در واقع گلوگاه محسوب می‌شود؛ بنابراین نکته مذکور نیز دیگر چالش موجود است.

همچنین بحث حقوقی در زمینه بلاکچین بسیار بااهمیت است. یک سری شرکت‌ها در حال گرفتن حق ثبت اختراع روی مکانیزم اجماع هستند اما هنوز استانداردهای خاصی برای بلاکچین در سطح بین‌المللی شکل نگرفته است در حالی که ممکن است نیاز به ارتباط بین بلاکچین‌های مختلف باشد و این موضوع نیز یکی از چالش‌های مطرح است.

یکی دیگر از چالش‌ها در بحث بلاکچین «محرمانگی» است. برخی از کاربردهای پیاده‌سازی شده در بلاکچین باز هستند و اطلاعات محرمانه‌ای شکل نمی‌گیرد. درصورتی که در بازارهایی مانند بازار سرمایه ممکن است که برخی نخواهند اطلاعات دارایی‌شان در شبکه باز قرار گیرد؛ موضوع محرمانگی باید لحاظ شود.

از سوی دیگر بحث امنیت مطرح است. بلاکچین ساختاری است که به نظر امن می‌رسد، امن نیز هست؛ چراکه هم در تمام تراکنش‌ها بلوک و زنجیره در بانک اطلاعاتی شکل می‌گیرد و هم بازیگران نت‌های مختلف تمام این اطلاعات را نگهداری می‌کنند، اما وقتی تعداد بازیگران زیاد می‌شود نقاط حمله از بیرون هم بیشتر خواهد شد؛ به همین دلیل لازم است مشکلات امنیتی درنظر گرفته شود. برای اینکه بتوانیم تکنولوژی بلاکچین را کاربردی‌تر کنیم باید چالش‌ها را در نظر گیریم؛ این چالش‌ها راهی برای شرکت‌های جدید است تا برای آن‌ها راه‌حل ارائه کنند.

 

امیرشکاری: فقط یک نکته مهم باقی می‌ماند. با توجه به فرهنگ و تجربه‌ای که در کشور داشتیم می‌بینیم که در مقابله یا مواجهه با فناوری‌های جدید معمولاً اولین واکنش حاکمیت بلاک کردن بلاکچین و فیلترکردن حوزه‌ها است. تنها توصیه‌ای که دارم این است که تلاش کنیم بتوانیم ابتدا مطالعه انجام داده، خصوصیات مثبت و منفی هر چیز را بنگریم، کاربردهایی را برای آن فناوری در کشور بیابیم، بتوانیم از آن تکنولوژی استفاده کنیم و بعد اگر نکات منفی داشت وارد حوزه برخورد قهری و بلاک کردن شویم.

نقش افرادی که در این حوزه مطالعه می‌کنند، نقش حاکمیت و نقش کسانی که می‌خواهند این فناوری را در کاربردهای قانونی، موجه و بهینه‌سازی ابزارها بکار بگیرند بسیار اهمیت دارد.

 

مؤمن واقفی: صحبت دوستان را در دور آخر جمع‌بندی می‌کنم؛ ماهیت جذاب پلتفرم بلاکچین یا فناوری بلاکچین، نشات گرفته از این است که در ساختاری که ماهیتاً قابل اعتماد نیست، می‌تواند ماشین اعتمادسازی باشد؛ همین ویژگی «مکانیزم ایجاد اعتماد در غیاب نهاد ثالث»، است که کاربردهای متعدد آن را جذاب می‌کند. توصیه دوستان این بود که با برخورد هیجانی با فناوری از کاربردها و ماهیت واقعی آن غافل نشویم و اجازه دهیم از کاربردهایی که واقعاً مورد نیاز بازار است، استفاده شود.

یک توصیه دیگر به استارت‌آپ‌ها و کسانی که در این حوزه کار می‌کنند، شناسایی نقاط ضعفی است که در حال حاضر فناوری‌ها و ساختارهای موجود در کشور نتوانسته‌اند پوشش دهند. لازم است بیشتر از فناوری بلاکچین، تمرکز خود را برای حل مشکلات معطوف کنیم. قاعدتاً پروژه‌هایی از این جنس نسبت به اصرار برای صرفاً انجام یک کار موفق‌تر هستند.

 

همچنین بخوانید

دکمه بازگشت به بالا