کسب و کار

تأثیر راهکار جامع برنامه ریزی منابع سازمان بر زنجیره ارزش کسب و کار

امروزه سازمان های تجاری با یک محیط پیچیده و رقابتی نسبت به گذشته مواجه اند، زیرا موفقیت تجاری فقط تجزیه و تحلیل شرکت ها به طور اختصاصی نیست و تا اندازه ای زنجیره تامین و تحویل سازمان ها را هم شامل میشود.

مدیریت همکاری چند جانبه در زنجیره تامین یک وظیفه بسیار دشوار است زیرا شرکای زیادی در عملیات زنجیره تامین درگیر هستند .اعضای سازمان ها در زنجیره تامین به منظور مواجه با نیازهای مشتریان و حداکثر کردن سودشان نیازمند همکاری با شرکای تجاریشان هستند. در بین اعضای زنجیره تامین یک قدرت مطلق وجود ندارد و همکاری از طریق مذاکره به جای کنترل و مدیریت متمرکز، انجام میپذیرد.

وابستگی فرآیندهای چند مرحله ای نیازمند همکاری سریع در تصمیم گیری برای وظایف مختلف، مناطق عملکردی و حدود سازمانی به منظور رسیدگی به مشکلات و عدم قطعیت هاست. برای اینکه موفق باقی بمانید و رقابت پذیر باشید، مدیران سازمانها باید از تکنولوژی های مناسب و به روز برای بهبود سازمان و عملکرد زنجیره تامین استفاده کنند. تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات مهمترین مولد استراتژی رقابت در بسیاری از کسب و کارها شده است. این تاکید استراتژیکی، مدیران را قادر میسازد تا تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات را از طریق سازمان و ارتباط همه واحدهای کاری با یکدیگر یکپارچه سازی کنند.

همچنین بخوانید

با وجود این، سیستم های جامع نرم افزاری، پیشرفتی در اهداف مدیریت زنجیره تامین نشان نداشتند. تمرکز اولیه آنها اجرا و یکپارچه سازیه سازی درخواست های داخلی بود که بخش های مالی، حسابداری، تولید، سفارشات وارده و منابع انسانی را پشتیبانی می کرد. واضح است که یکپارچگی اطلاعات تنها برای رضایت از نیازمندی های داخلی و برای راه حل هایی که کیفیت مدیریت زنجیره تامین را بهبود می بخشند، کافی نیست و بدیهی است شرکت ها و مشتریان، برای تسهیم مناسب اطلاعات به موقع و برای برقراری رابطه عالی با شرکای زنجیره تامین خود را دارند. متعاقبا بسیاری از سازمان ها برای اجرای یک نمونه یکپارچه شده داخلی، نتایج زنجیره تامین را با سیستم برنامه ریزی منابع سازمانشان مورد بررسی قرار داده اند.

اجرای موفقیت آمیز برنامه ریزی منابع سازمان به وسیله نرم افزارهایی مانند Dynamics NAV مرسوم شده است. مدیریت جامع منابع سازمانی همیشه به عنوان یک مولفه جدایی ناپذیر از مدیریت زنجیره تامین فرض شده است. اگرچه پیاده سازی و استقرار یک نرم افزار ERP گران و همراه با ریسک است، مدیران فناوری اطلاعات باید تصمیم بگیرند که چگونه از منابع محدودشان در تولید مناسب استفاده و سرمایه گذاری کنند. اگرچه کاربران از صرفه جویی هزینه های عمده لذت میبرند. در واقع خیلی مشکل است که همه مزایای محسوس و نامحسوس در اجرای سیستم منابع سازمانی را تعیین کنند.

در این نرم افزارها هر ماژول نرم افزار ERP باید شامل زیر سیستم هایی باشد که با پوشش تمام فرآیندهای کسب و کار از سطوح مختلف سازمان، اطلاعات را جمع آوری و با تجمیع آن ها گزارشات و دشبوردهای استراتژیک مدیریتی را ارائه کند. به عنوان نمونه در زیر به طور خلاصه نشان خواهیم داد نرم افزار ERP به همراه زیر سیستم های خود چگونه زنجیره تامین را تا ریزترین فرآیندهای آن ردیابی و مدیریت می کند:

یکپارچگی  پیاده سازی برنامه ریزی منابع سازمان موجب یکپارچگی کل سازمان میشود و تمام قسمت های سازمان را به یک مجموعه یک دست تبدیل کرده و ارتباط آن ها را به صورت یک به یک در می آورد. یعنی چند سیستم در کنار یکدیگر قرار بگیرند و به صورت واحد مدیریت شوند.

برنامه ریزی تولید از آنجایی که سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان در اصل تحویل یافته سیستم های برنامه ریزی منابع ساخت و تولید هستند بسیاری از تامین کنندگان برنامه ریزی منابع سازمان و شرکت های مشاور در این حوزه دانش و تجربه موثری در زمینه زیر برنامه های برنامه ریزی تولید دارند. نرم افزار برنامه ریزی تولید تلاش دارد استفاده از منابع موجود را بهینه کرده و به این ترتیب کل فرآیند برنامه ریزی در سازمان را از طریق برنامه ریزی تولید تقویت کند. این برنامه تعیین نیازمندی های مواد اولیه، تخصیص بهینه منابع با توجه به داده های تولید و فروش در گذشته و نیز پیش بینی حجم فروش را انجام می دهد.

کنترل برنامه ریزی مواد و قطعات اولیه مورد نیاز را برنامه ریزی می کند. این برنامه زیرفرآیندهای تعیین تامین کنندگان بالقوه، ارزیابی تامین کنندگان، مذاکرات قیمت، ارائه سفارش خرید به تامین کنندگان و تهیه صورتحساب را خودکار مینماید. این زیر برنامه ارتباط تنگا تنگی با سیستم مدیریت مواد، مدیریت مالی و برنامه ریزی تولید دارد. به عبارت دیگر این زیر برنامه بخش مرکزی مدیریت زنجیره تامین است.

مدیریت مواد : زیر برنامه مدیریت مواد تمام فرآیندهای مربوط به نگهداری سطح موجودی مواد را پوشش می دهد. فعالیت های مدیریت مواد شامل تشخیص نیازمندیهای مواد، هدف گیری، گزینه ها و راهکارهای کسری قطعات، ردگیری مصرف هریک از  قطعات، موازنه انبار و گزارش وضعیت موجودی مواد است. یکپارچه سازی کنترل موجودی مواد با فروش، خرید ومدیریت مالی به تولید گزارش هایی به موقع و کارامد از سطوح عملیاتی منجر خواهد شد.

مدیریت جریان کار از نظر مدیریتی، مدیریت فرآیندهای کسب و کار را می توان مجموعه ای از متدولوژی ها، تکنیک ها و ابزارها جهت پشتیبانی از تحلیل و بهبود فرآیند های کسب و کار دانست.

از طريق
رپورتاژ آگهی

همچنین بخوانید

دکمه بازگشت به بالا