کسب و کار

یادگیری سبک ICT در پرایس اکشن | چگونه با ICT ترید کنیم؟

 سبک ict یکی از سبک‌های رایج پرایس اکشن است که این روزها از اقبال زیادی برخوردار شده است. در این مقاله با اصول اولیه ict آشنا می‌شوید و درنهایت ما دو منبع آموزشی، یعنی فراچارت و آکادمی رفیعی را برای یادگیری به شما معرفی می‌کنیم.

پرایس اکشن یک سبک معاملاتی است که با بررسی رفتار قیمت و کندل‌ها و تفسیر آن‌ها موقعیت‌های معاملاتی را به شما نشان می‌دهد. یکی از چارچوب‌هایی که می‌توان با استفاده از آن، پرایس اکشن را در قالب یک استراتژی معاملاتی به‌کار گرفت، سبک ICT است. این روش با وجود مفاهیم ساده‌ای که دارد، کارایی زیادی در درک بازار و پیدا کردن موقعیت‌های معاملاتی دارد. محبوبیت این استراتژی به‌واسطه سادگی درک آن رخ داده است، درحالیکه در عین سادگی، کارایی آن بالاست و اجرای صحیح این روش می‌تواند نرخ موفقیت معاملات یا Win rate را افزایش دهد.

ICT چیست؟ ابداع‌کننده این سبک که بود؟

روش ICT که مخفف عبارت Inner Circle Trader است، این روش از شما یک تریدر منظم می‌سازد که می‌تواند بر پایه سبک پرایس اکشن و با استفاده از رفتار قیمت عمل می‌کند و کمترین نیاز را به اندیکاتورهای دنبال‌کننده قیمت یا نوسانگرها دارد.

همچنین بخوانید

ابداع‌کننده روش ICT یک تریدر مشهور به نام مایکل هادلستون است که این روش را به رایگان و در کانال یوتوب خود معرفی کرد. اولین و بهترین منتور روش ICT دوره‌های منتورینگ مایکل است که ویدئوهای آن در کانالش وجود دارند. اگر می‌خواهید یک آشنایی مختصر اما جامع با این روش پیدا کنید، مطالعه این مطلب به شما اطلاعات خوبی درباره مفاهیم اصلی سبک ICT پرایس اکشن مایکل می‌دهد.

پرایس اکشن چیست؟

پرایس اکشن (Price Action)، همانطور که از نامش پیداست، به بررسی و تفسیر رفتار قیمت و کندل‌ها می‌پردازد. این سبک معاملاتی بیشتر توسط ال بروکس بنیاد نهاده شده است و بعدها ستاپ‌های معاملاتی مختلفی توسط افراد مشهوری مانند مایکل هادلستون بر همین اساس ایجاد شده است.

توجه کنید که ICT تنها یک سبک معاملاتی است که مبتنی بر پرایس اکشن درک می‌شود. پرایس اکشن یک روش عمومی برای درک رفتار قیمت در بازارهای مالی است.

برای یادگیری پرایس اکشن هم می‌توانید کتاب‌های چهارگانه ال بروکس را مطالعه کنید و هم دوره‌های آموزشی مختلفی را در سطح اینترنت ببینید. به‌صورت کلی پرایس اکشن چیزی جز تفسیر رفتار قیمت نیست. بنابراین اگر می‌توانید به‌صورت خودآموز اما منطقی رفتار قیمت را شناسایی کنید و با تحلیل، هر کندل را تفسیر نمایید، در واقع شما در حال استفاده از سبک معاملاتی پرایس اکشن هستید.

پرایس اکشن برای کاربردی شدن نیازمند چهارچوب‌ها و روش‌هایی است تا بتواند در یک استراتژی معاملاتی بگنجد و سیگنال‌های معاملاتی صادر کند.

مفاهیم اصلی سبک ICT پرایس اکشن

استفاده از پرایس اکشن برای تفسیر رفتار قیمت در بازار کاربرد دارد. برای آنکه بتوانید از اطلاعات حاصل از پرایس اکشن برای بهینه‌کردن معاملات خود استفاده کنید، باید بتوانید از آن‌ها در قالبی استفاده کنید که به شما نقاط ورود مناسب برای معامله بدهد. پرایس اکشن به سبک ICT دقیقاً همین ویژگی را دارد. در ادامه مفاهیم اصلی ICT را بررسی می‌کنیم. در قسمت بعدی کاربرد این مفاهیم را برای پیدا کردن موقعیت‌های معاملاتی به شما نشان می‌دهیم.

نقدینگی یا Liquidity

اولین و مهم‌ترین مفهوم در سبک ICT پرایس اکشن، مفهوم نقدینگی است. نقدینگی دو وجه دارد: نقدینگی سمت خرید، و نقدینگی سمت فروش. نقدینگی سمت خرید به سطحی از قیمت گفته می‌شوند که فروشندگان بازار، حد ضرر خود را در آن ناحیه قرار می‌دهند. نقدینگی سمت فروش به سطحی از قیمت گفته می‌شود که خریداران بازار، حد ضرر خود را در آن ناحیه می‌گذارند. این نواحی اغلب در قله‌ها یا کف‌هایی قرار دارند که فروشندگان یا خریداران به این نتیجه می‌رسند که وارد موقعیت معاملاتی اشتباه شده‌اند و ترجیح می‌دهند که از موقعیت خود خارج شوند.

افرادی که با سبک پول هوشمند (Smart Money) معامله می‌کنند، به‌خوبی این مفهوم را درک می‌کنند. آن‌ها موقعیت‌های معاملاتی خود را در ناحیه‌هایی که بیشترین حدضررهای موقعیت‌های معاملاتی دیگران قرار گرفته است، پخش می‌کنند. قیمت با نزدیک‌شدن به این نواحی، حرکت خود را معکوس کرده و در ناحیه برعکس آن به دنبال جمع کردن نقدینگی می‌رود.

جابه‌جایی یا Displacement

مفهوم بعدی، جابه‌جایی نام دارد که به‌صورت خلاصه به حرکت‌های قوی قیمت گفته می‌شود که باعث ایجاد فشار در فروش یا فشار در خرید می‌شود. جابه‌جایی به صورت یک یا گروهی از کندل‌ها ظاهر می‌شود که بدنه بزرگ با سایه اندک دارند و در یک جهت حرکت می‌کنند. این مسئله نشان از توافقی است که بین خریداران و فروشندگان ایجاد شده و حرکت قوی قیمت در آن جهت را نشان می‌دهد.

یک جابه‌جایی به‌صورت معمول در زمانی رخ می‌دهد که یک سطح نقدینگی شکسته می‌شود و همزمان یک گپ قیمت منطقی و یک تغییر ساختار در بازار ایجاد می‌گردد.

تغییر ساختار در بازار یا Market Structure Shift

برای درک این مفهوم، بیایید نگاهی به مفهوم ساده روند داشته باشیم. یک روند صعودی تا زمانی صعودی است که کف‌های بالاتر از قبلی و سقف‌های بالاتر از قبلی به ثبت برساند. در مقابل، روند نزولی یعنی سقف‌ها پایین‌تر از سقف قبلی و کف‌ها پایین‌تر از کف قبلی قرار گرفته باشند.

تغییر در ساختار بازار به‌صورت ساده یعنی زمانی که روند قبلی شکسته باشد. برای مثال در یک روند صعودی، زمانی که یک کف پایین‌تر از کف قبلی ثبت شود، یک تغییر ساختار ایجاد شده است. این تغییر ساختار باعث یک جابه‌جایی می‌شود که شامل حرکت قوی قیمت به سمت مخالف روند شکسته‌شده است.

القای قیمت یا Inducement

همانطور که در روندهای بزرگ‌تر می‌بینید، قیمت همواره در یک خط صاف حرکت نمی‌کند. در هر روند قیمت، نوسان‌های زیادی را مشاهده می‌کنید. این نوسان‌ها در تایم فریم پایین‌تر در واقع همان جمع‌آوری نقدینگی است. ممکن است قیمت به سمت ناحیه‌هایی هل داده شود اما در نهایت در روند بلندمدت خود به مسیر ادامه دهد. القای قیمت در واقع به همین مفهوم اشاره دارد: ناحیه‌های کوتاه‌مدتی که حدضررها در آن‌ها واقع شده است اما در نهایت حرکت قیمت در مسیر ترند بلندمدت‌تر خواهد بود.

برای افرادی که به دیدن الگوهای قیمت عادت کرده‌اند، الگوی پرچم صعودی و نزولی در واقع همان مفهوم القای قیمت هستند: زمانی که قیمت با حرکت‌های کوتاه و نوسانی نقدینگی را جمع‌آوری کرده و سپس به مسیر قبلی و روند قبلی خود برمی‌گردد.

گپ قیمت منطقی یا Fair Value Gap

پس از آنکه قیمت به یک سطح نقدینگی می‌رسد و برمی‌گردد، اغلب یک جابه‌جایی هم رخ می‌دهد. این جابه‌جایی باعث ایجاد یک گپ قیمت منطقی یا منصفانه می‌شود که این گپ قیمت به عنوان به‌هم‌خوردن تعادل بازار شناخته می‌شود. این گپ‌ها از این نظر مورد توجه تریدرها قرار می‌گیرند که در آینده می‌توانند همانند جاذب قیمت عمل کنند و انتظار می‌رود که قیمت دوباره به این سطوح برگردند.

نقطه ورود بهینه

نقطه ورود بهینه (Optimal Trade Entry) در واقع بهترین ناحیه‌ها برای ورود به یک معامله را نشان می‌دهند. این ناحیه‌ها با استفاده از ابزار اصلاحی فیبوناچی امکان شناسایی را دارند. در بیشتر موارد، یک نقطه ورود بهینه جایی در میان ناحیه ۶۱.۸ و ۷۸.۶ اصلاحی قرار دارد.

برای پیدا کردن نقطه ورود بهینه، ابتدا باید یک تغییر ساختار در بازار را شناسایی کنید. سپس لگ بعدی که به‌نوعی اصلاحی محسوب می‌شوید را رصد کنید تا به ناحیه بین ۶۱.۸ و ۷۸.۶ اصلاحی برسد. در این ناحیه گرفتن موقعیت معاملاتی موافق با تغییر ساختار مطلوب است. برای مثال، زمانی که یک روند صعودی شکسته می‌شود و یک جابه‌جایی به سمت فروش اتفاق می‌افتد، هرگونه اصلاح قیمت به سمت بالا می‌تواند قیمت را در ناحیه فیبوناچی ذکرشده قرار دهد و موقعیت معاملاتی فروش را منطقی سازد.

محدوده تعادلی قیمت

محدوده تعادلی (Balanced Price Range) زمانی رخ می‌دهد که قیمت دو حرکت قوی اما برخلاف هم ایجاد می‌کند: برای مثال اگر کندل اول یک کندل پوشاننده صعودی باشد، کندل دوم باید یک کندل پوشاننده نزولی باشد. این ناحیه می‌تواند به‌عنوان ناحیه تعادلی قیمت شناخته شود که جاذب قیمت است و معمولاً قیمت پیش از ادامه دادن به مسیر، ابتدا آن ناحیه را لمس می‌کند. بنابراین با رسیدن قیمت به محدوده تعادلی، توقع برگشت قیمت از همان ناحیه می‌رود و یک موقعیت معاملاتی به شما می‌دهد.

استراتژی ترید با سبک ICT پرایس اکشن

آشنایی با مفاهیم ICT قدم اول شما برای یادگیری این روش است. در ادامه شما نیاز دارید تا با تمرین و گرفتن بک‌تست، یک استراتژی معاملاتی بسازید که در موقعیت‌های مختلف بازار به شما سیگنال‌های معاملاتی معتبر بدهد. اینجا با آوردن چند مثال از موقعیت‌های معاملاتی مبتنی بر سبک ICT به شما نشان می‌دهیم که چگونه می‌توان از این روش در بازار واقعی استفاده کرد.

مثال اولتغییر در ساختار و برگشت از محدوده تعادلی

در این مثال، یک روند نزولی شکسته می‌شود، بازار یک تغییر ساختار را تجربه می‌کند و سپس با مشاهده یک جابه‌جایی، شما می‌توانید وارد یک موقعیت معاملاتی شوید.

به تصویر بالا دقت کنید. همزمان با شکست روند نزولی، یک محدوده تعادلی قیمت با دو کندل سبز و قرمز متوالی ایجاد می‌شود. قیمت با وجود افت و برگشت به داخل کانال برای جمع‌آوری نقدینگی، به سطح تعادلی برگشته، آن را تاچ می‌کند و سپس با دو کندل سبز بزرگ، یک جابه‌جایی را ثبت می‌کند. در ابتدای کندل دوم جابه‌جایی امکان ورود به یک معامله وجود داشت: حد ضرر در زیر محدوده تعادلی قیمت قرار می‌گیرد و حد سود در ناحیه‌ای قرار می‌گیرد که قیمت در آنجا نقدینگی را از بازار جمع می‌کند.

مثال دومپیدا کردن نقطه ورود بهینه

تصور کنید که قیمت از یک روند نزولی خارج شده، یک تغییر ساختار در بازار را تجربه کرده و سپس دچار اصلاح قیمت می‌شود. همانطور که در بالاتر گفتیم، ناحیه بین ۶۱.۸ و ۷۸.۶ اصلاحی فیبوناچی، نقطه ورود بهینه برای یک معامله است. به تصویر زیر توجه کنید.

همانطور که مشاهده می‌کنید، قیمت پس از خروج از روند نزولی، توانسته با رسیدن به ناحیه نقطه ورود بهینه، برگردد و مجدد به محدوده نقدینگی در سمت خرید برسد. در چنین موقعیتی یک فرصت برای ورود به معامله دارید. حد ضرر این معامله باید پایین‌تر از محدوده نقطه ورود بهینه قرار بگیرد و حد سود، بسته به چارت می‌تواند در سقف لگ قبلی قیمت یا کمی پایین‌تر باشد.

مثال سومالقای قیمت و جابه‌جایی

ایجاد یک جابه‌جایی می‌تواند نشان‌دهنده قدرت بازار در یک جهت باشد. القای قیمت به نوسان‌های قیمت در مخالفت با این مسیر گفته می‌شود که در تایم فریم پایین‌تر در واقع شکار ناحیه‌های نقدینگی و حدضررهاست. در نتیجه قیمت پس از جمع کردن نقدینگی به روند اصلی خود ادامه می‌دهد. به تصویر زیر توجه کنید.

نواحی زرد رنگ ایجاد جابه‌جایی و نواحی دایره‌ای و نارنجی رنگ، نواحی القای قیمت است. همانطور که می‌بینید قیمت به‌صورت موقت نوسان‌های مثبت داشته است اما همواره به مسیر نزولی در طی این روند ادامه داده است. در نتیجه شما با مشاهده سه کندل نزولی اول می‌توانستید یک موقعیت فروش باز کنید. البته برای تعیین حد ضرر و حد سود به گواه‌های معاملاتی دیگر و پیدا کردن نواحی مهم قیمت نیاز دارید.

مایکل هادلستون کیست؟

در ابتدای مطلب اشاره کردیم که سبک ICT توسط مایکل هادلستون ابداع شده است و دوره‌های منتورینگ مایکل مشهورترین روش آموزش سبک ICT است که در کانال یوتیوب او قرار دارد. این سبک به واسطه سادگی استفاده و کاربردی کردن سبک پرایس اکشن بسیار محبوب شده است. بسیاری از افراد با ترکیب ICT و دیگر استراتژی‌ها مانند ایچیموکو توانسته‌اند یک یا چند استراتژی معاملاتی پربازده ایجاد کنند.

هادلستون یک تریدر خودآموخته است که بدون سواد دانشگاهی در زمینه مالی یا اقتصاد توانسته است موفقیت‌هایی در زمینه معاملات فارکس کسب کند. سبکی که مایکل ابداع کرده است، یکی از مشهورترین سبک‌های معاملاتی پرایس اکشن شناخته می‌شود. با وجود انتقاداتی که برخی از افراد روانه مایکل کرده‌اند، سبک معاملاتی ICT یک سبک ابداعی و پربازده است و بسیاری از افراد موفق شده‌اند که با استفاده از این سبک، استراتژی معاملاتی موفق بنویسند. هرچند که ترید یک شغل پرریسک است و طبیعی است که تعداد زیادی از افراد هم نتوانند حتی با سبک ICT پرایس اکشن به سوددهی برسند.

بهترین منبع آموزش ict کدام منبع است؟

قطعا و حتما بهترین روش یادگیری ict، دیدن ویدیوهای خود مایکل است. اما اگر زبان انگلیسی شما چندان خوب نباشد و یا نیازمند یک منتور و مربی خوب بالای سر خود باشید روش‌های دیگری نیز وجود دارد:

آموزش رایگان ict

برای دیدن آموزش ict به صورت آنلاین و با زبان فارسی، تنها کافی است سری به سایت فراچارت بزنید و کلمه ict را در قسمت جستجوی سایت سرچ کنید. بلافاصله برایتان لیستی از بهترین دوره‌های آموزش ict به صورت رایگان نمایش داده می‌شود که می‌توانید استفاده کنید و مهارت ترید خود را ارتقاء دهید.

اما اگر زمان کمی در اختیار دارید و نمی‌خواهید تست و خطای بیش از حد انجام دهید، توصیه می‌کنیم یک دوره قدرتمند با منتور مناسب تهیه کنید.

دوره ict با منتور

برای این که بخواهید همزمان هم ict را آموزش ببینید و هم یک نفر را به صورت تضمینی در مسیر سود آفرینی خود داشته باشید، رضا رفیعی یکی از بهترین گزینه‌هاست.

مهندس رضا رفیعی بیش از ۱۰ است که در بازارهای مالی فعالیت دارد و در حال حاضر یکی از بهترین مدرسین آموزش فارکس و ارز دیجیتال در ایران است.

ویژگی تدریس رضا رفیعی این است که شما را فراتر از ict میبرد و به شما کمک می‌کند تا با ترکیب ict با دیگر روش‌ها سود سازی خود را تضمین کنید. به عنوان مثال در دوره خط ماشه و استراتژی CTP، علاوه بر آموزش دادن ict به دانشجویان خود، نحوه ترکیب آن با دیگر روش‌ها را نیز می‌آموزد.

نکته طلایی آخر هم در مورد رضا رفیعی این است که او یک تریدر است و هدف خود را از آموزش دادن، گسترده کردن تیم معاملاتی خود می‌داند. به همین دلیل هزینه بسیار اندکی برای آموزش می‌گیرد و بیشتر به دنبال خروجی تست‌هایی است که از دانشجویان‌‌اش می‌گیرد.

برای این که با مهندس رضا رفیعی بیشتر آشنا شوید، تنها کافی است که سری به صفحه او در سایت آکادمی رفیعی بزنید تا با دوره‌هایی که تدریس می‌کند بیشتر آشنا شوید.

جمع‌بندی

پرایس اکشن امکان ایجاد ستاپ‌های معاملاتی متنوعی را به شما می‌دهد. یکی از روش‌های معاملاتی که مبتنی بر پرایس اکشن است، سبک ICT نام دارد. این سبک در واقع به شما نشان می‌دهد که می‌توان بدون استفاده از اندیکاتورها و تنها با استفاده از تفسیر رفتار قیمت و کندل‌ها، معاملات پربازده و با احتمال موفقیت بالا داشت. مایکل هادلستون ابداع‌کننده و توسعه‌دهنده روش ICT است که نام بلندآوازه‌ای در میان طرفداران پرایس اکشن دارد.

 

منبع
این مطلب رپورتاژ آگهی است و محتوای آن توسط سفارش دهنده تهیه شده است.

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا