
وحید رحیمی که امروز به عنوان یکی از کارآفرینان شاخص صنعت نساجی شناخته میشود؛ روزی در یک دنیای کاملا متفاوت مشغول به کار بود. مسیر حرفهای او با فعالیت در در تجارت دیجیتال و صادرات تجهیزات کامپیوتری آغاز شد؛ صنعتی پر سود اما بیروح برای کسی که میخواست اثر ملموسی در زندگی مردم بگذارد. زندگی همیشه برای آنها که رویای بزرگ در سر دارند و دوست دارند چیزی بسازند، دری باز میکند. وحید رحیمی هم از این قاعده مستثنا نبود. مسیر شغلی جدید او با بازدید از یک کارخانه نساجی آغاز شد؛ همان روزی که فهمید میتواند با نخ و الیاف، نه فقط محصول، که آیندهای تازه برای خود و دیگران ببافد.
جرقه تغییر؛ از تجارت دیجیتال تا ورود به صنعت تار و پود از زبان وحید رحیمی
وحید رحیمی بازرگانی موفق بود که با تأمینکنندگان خارجی کار میکرد و تجربه زیادی در صادرات داشت؛ اما در بازرگانی کالای دیجیتال چیزی کم بود. روحیه جست و جوگر او به دنبال معنایی بیشتر و ایجاد ارزش بود. چیزی که در شغل فعلیاش آن را احساس نمیکرد. خودش میگوید:
وحید رحیمی : «احساس میکردم این همه رفتوآمد و قرارداد در نهایت تغییری شاخص در زندگی مردم ایجاد نمیکند. دوست داشتم کاری کنم که لمس شود؛ محصولی بسازم که مردم هر روز با آن سر و کار داشته باشند.»
بازدید از کارخانه نساجی رویای همیشگی وحید رحیمی را برای او به واقعیت بدل کرد. او در اولین بازدیدش از یک کارخانه نساجی دید که چطور الیاف تبدیل به محصولاتی میشوند که در زندگی روزمره مردم نقش دارند. همان روز تصمیم گرفت وارد این صنعت شود؛ تصمیمی که از نظر بسیاری ریسکی بزرگ بود، اما برای او معنای تازهای از کارآفرینی داشت.
وحید رحیمی : شروع از صفر؛ یادگیری پیش از حرکت
وحید رحیمی با تجربهای که داشت میدانست برای ورود به یک صنعت جدید نباید عجله کند. او مسیر حرفهایش را با تدبیر و استراتژی هوشمندانهای در صنعت تازه ساخت. اولین قدمها را آموزشهای تخصصی برداشت. دورههای تخصصی نساجی و الیاف را در موسسات معتبر گذراند و سپش مدتی بهعنوان مدیر تولید در یک کارخانه معتبر فعالیت کرد. همانجا بود که فهمید این صنعت فراتر از ماشینآلات است: مجموعهای از علم، مهارت، تجربه و شناخت جزئیات بازار.
او درباره این تجربه گفت:
«کار کردن کنار متخصصان با تجربه به من یاد داد که صنعت نساجی فقط دستگاه و مواد اولیه نیست؛ این صنعت با زندگی مردم گره خورده و کوچکترین بیدقتی میتواند اعتماد مشتری را نابود کند.»
اولین قدم در مسیر تولید برای وحید رحیمی: شرکت الیاف شایان
وحید رحیمی پس از یادگیری و کسب تجربه کافی در نساجی با استفاده از سرمایه شخصی و شبکه ارتباطیاش در تجارت بینالملل، کارخانهای به نام الیاف شایان را در دلیجان تأسیس کرد. تولید با ظرفیت محدود آغاز شد، اما چالشها بهمراتب بزرگتر از آنچه تصور میکرد بود. او سه مانع بزرگ سرمایه، مواد اولیه و رقبای قدرتمند را در جلوی خود میدید.
اولین چالش، تأمین سرمایه بود؛ تولید در صنعتی مانند نساجی به تجهیزات گرانقیمت و نقدینگی بالا نیاز دارد. دومین موضوعی که او باید با آن دست و پنجه نرم میکرد تامین مواد اولیه باکیفیت بود؛ بازار نساجی پر از نوسان و تأمینکنندگان غیرقابل اعتماد بود و سومین چالش، رقابت با کسب و کارهای باسابقه داخلی بود که سهم اصلی بازار را در اختیار داشتند.
اما وحید رحیمی با تمرکز بر کیفیت و رعایت استانداردهای بینالمللی، حتی به بهای سود کمتر، در کوتاهمدت توانست مشتریانی وفادار جذب کند؛ مشتریانی که نهتنها سالهای متمادی از او خرید میکردند، بلکه خودشان سفیر برند او شدن و مشتریان جدیدی برایش آوردند.
وحید رحیمی: نوآوری؛ پلی برای عبور از محدودیتها
بسیاری از صنایع مانند نساجی در ذات خود سنتی هستند، اما همان طور که رفته رفته صنایع سنتی هم به دنیای عظیم نوآوری میپیوندند، رحیمی میدانست که برای بقا در این صنعت پر رقابت باید نوآوری را سرلوحه خود قرار دهد. او برای شناسایی فرصتها و چالشها واحد تحقیق و توسعه (R&D) کارخانهاش را راهاندازی کرد؛ جایی که به طراحی محصولات جدید و ارتقای کیفیت اختصاص داشت.
یکی از مهمترین نوآوریهای تیم وحید رحیمی، استفاده گسترده از مواد اولیه بازیافتی برای تولید الیاف باکیفیت بود. بخش عمده مواد خام کارخانه از پلیاتیلن ترفتالات بازیافتی (PET) تامین میشود؛ موادی که از کشورهای منطقه از جمله عراق، ترکمنستان، تاجیکستان، افغانستان و ایران جمعآوری میشوند. این رویکرد علاوه بر این که به کاهش ضایعات و حفاظت از محیط زیست کمک میکرد، هزینه تولید را هم رقابتیتر کرد. ویژگیهایی که باعث شد وحید رحیمی در مدت کوتاهی، سهم قابل توجهی از بازار را از آن خود کند.
وحید رحیمی در این باره میگوید:
«وقتی وارد این صنعت شدم، دیدم حجم زیادی از مواد خام بدون مدیریت مصرف میشود و این روند میتواند برای محیط زیست فاجعه باشد. اگر میخواستم در بازار جهانی بمانم، باید راهی پایدار انتخاب میکردم. بازیافت برای من انتخاب نبود؛ ضرورتی برای ساختن آینده بود.»
راه اندازی کسب و کار Polysha در کانادا نتیجه همین تفکر بود؛ برندی که امروز محصولاتش از کفپوش خودرو تا عایقهای حرارتی و مبلمان راه یافته است. با مدیریت هوشمندانه رحیمی، محصولات او در مدت کوتاهی از بازار داخلی فراتر رفت و در روسیه، امارات و کانادا وارد صنایع مختلف شد.
صادرات او از سال ۱۳۹۶ تاکنون بیش از ۲۰ درصد رشد داشته و در سال ۱۴۰۳ ارزش صادرات شرکتش به سه میلیون دلار رسید. اما وحید رحیمی تأکید میکند:
«صادرات فقط عدد نیست؛ برای من این یعنی اثبات اینکه یک برند ایرانی میتواند با استاندارد جهانی رقابت کند. دیدن محصولاتمان در بازارهای مختلف، بهترین پاداش سالها تلاش است.»
مسئولیت اجتماعی؛ فراتر از کسب ثروت
برای وحید رحیمی، ایجاد کسب و کار فقط با هدف سود نیست؛ او مسئولیت اجتماعی را بخشی جداییناپذیر از کسبوکارش میداند. استفاده از مواد بازیافتی و ایجاد اشتغال برای جوانان ایرانی، از اولویتهای همیشگی او بوده است. حتی با گسترش فعالیتهای بینالمللی، دفتر مرکزی و کارخانه اصلی در ایران باقی ماندهاند.
او در ایران بهصورت مستقیم برای ۵۰ نفر و بهصورت غیرمستقیم ۸۰ نفر شغل ایجاد کرده، علاوه بر این که حالا با راه اندازی دفاتر مسکو، دبی و کانادا توانسته در خارج از ایران هم برای افراد موقعیت شغلی ایجاد کند.
وحید رحیمی: چشمانداز آینده؛ حرکت بهسوی پایداری جهانی
وحید رحیمی میدانست که رشد پایدار، تنها با ترکیب درست فناوری و انسان ممکن است. او با سرمایهگذاری ۱.۵ میلیون دلاری در ماشینآلات جدید، تولید الیاف کتانتایپ و هالو را آغاز کرد که امکان تولید محصولات ظریفتر و باکیفیتتر را فراهم میکند.
او میداند که آینده صنعت نساجی متعلق به برندهایی است که نوآوری، پایداری زیستمحیطی و کیفیت را همراه با هم ارائه دهند. برنامه پنجساله او شامل: گسترش بازار اروپا و آفریقا، افزایش ظرفیت تولید داخلی و صادراتی و معرفی محصولات نوآورانه با رویکرد سبز به بازار صنایع نساجی در داخل و خارج از کشور است.
او باور دارد:
«مشتریان امروز فقط محصول نمیخرند؛ آنها داستان پشت محصول را میخرند. میخواهند بدانند این محصول چطور ساخته شده و چه اثری بر آیندهشان دارد».
الهام برای نسل جدید
وحید رحیمی با برند Polysha نشان داد که چطور میتوان رویاهای خود را به واقعیت تبدیل کنیم و با نوآوری، پشتکار و نگاه جهانی، از یک کارخانه محلی به یک برند بینالمللی رسید. داستان او الهامبخش نسل جدیدی از کارآفرینان ایرانی است؛ نسلی که میخواهد فراتر از مرزها فکر کند و در عین حال، ریشههای خود را در خاک کشورش حفظ کند.






