
فرصت یا تهدید؛ دوراهی رمزارزها در اقتصاد ایران/ تدوین چارچوب نظارتی توسط بانک مرکزی ضروری است
به گزارش خبرنگار ایبنا، با گسترش روزافزون استفاده از رمزارزها در مبادلات مالی، ضرورت تنظیمگری و نظارت بر این حوزه به یکی از دغدغههای اصلی سیاستگذاران اقتصادی تبدیل شده است. نمایندگان مجلس شورای اسلامی بر این باورند که فقدان چارچوبهای نظارتی شفاف نه تنها میتواند موجب سوءاستفاده و تخلفات مالی شود، بلکه با ایجاد بیثباتی، تأثیرات منفی قابل توجهی بر بازار ارز کشور بگذارد. از سوی دیگر تدوین یک چارچوب نظارتی شفاف و دقیق از سوی بانک مرکزی میتواند به استفاده هر چه بیشتر از فرصتها در این زمینه کمک کند.
تأکید بر نظارت بر رمزارزها برای تبدیل تهدید به فرصت
در همین باره؛ روحالله متفکر آزاد، عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی، با تأکید بر اهمیت روزافزون رمزارزها در روابط پولی و مالی کشور گفت: بانک مرکزی به عنوان سیاستگذار مسائل پولی و مالی کشور، لازم است به شکل جدیتری به موضوع رمزارزها ورود کند.
وی با اشاره به جایگاه قابل توجه رمزارزها در مبادلات مالی کشور افزود: آنچه اهمیت دارد شفافسازی و نظارت دقیق بر این حوزه است تا از سوءاستفادهها، پولشویی و تخلفات جلوگیری شود.
متفکر آزاد تصریح کرد: طبیعی است رمزارزها اگر رصد نشوند، با توجه به جایگاهی که پیدا کردهاند، میتوانند بر بازار ارز تأثیر منفی بگذارند؛ بنابراین اعمال نظارت دقیق در این بخش ضروری است.
او با تأکید دوباره بر نقش بانک مرکزی گفت: بانک مرکزی باید با نظارت و ایجاد شفافیت در تراکنشهای مالی مرتبط با رمزارزها، جلوی هرگونه تخلف یا سوءاستفاده را بگیرد.
عضو هیات رئیسه مجلس در پایان خاطرنشان کرد: اگر نظارت و شفافیت بهدرستی اجرا شود، رمزارز میتواند فرصتی برای گسترش روابط پولی و مالی کشور باشد؛ اما در نبود نظارت، ممکن است به محلی برای تخلف و سوءاستفادههای مالی تبدیل شود.
براساس این گزارش؛ دو مفهوم «شفافیت» و «نظارت» به عنوان پیششرط بهرهبرداری از فرصتهای رمزارزها است. رمزارزها پدیدهای مطلقاً مطلوب یا مذموم نیستند، بلکه به مثابه ابزاری هستند که ماهیت آن و استفاده مثبت از ظرفیتهای آن در گرو چارچوبهای قانونی است. فقدان نظارت در این حوزه معادل ایجاد بستری برای تخلف و بیثباتی در بازار ارز و اقتصاد کشور است و نظارت و تنظیمگری بانک مرکزی در این حوزه از این منظر ضروری شمرده میشود.
شفافیت؛ شرط لازم برای بهرهبرداری از فرصتهای رمزارزها
غلامرضا شریعتی، نماینده مردم بهشهر در مجلس شورای اسلامی نیز در گفتوگو با خبرنگار ایبنا اظهار کرد: امروز رمزارزها در سیستم پولی و مالی کشورهای مختلف، از جمله کشور ما، جای خود را پیدا کردهاند و نقش مهمی در مبادلات پولی و مالی ایفا میکنند.
وی افزود: آنچه در شرایط فعلی اهمیت دارد، ساماندهی وضعیت رمزارزها و ایجاد شفافیت در تراکنشها و مبادلات مالی این حوزه است.
نماینده مردم بهشهر در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: با توجه به نقش و تأثیر رمزارزها در مبادلات پولی و مالی، اگر تراکنشها در این حوزه شفاف نباشند، بدون تردید میتوانند بر بازار ارز و به دنبال آن بر سایر بازارهای کشور تأثیر منفی بگذارند.
ساماندهی و نظارت بر رمزارزها تکلیف بانک مرکزی است
شریعتی در ادامه خاطرنشان کرد: به همین دلیل بانک مرکزی باید به موضوع رمزارزها ورود جدی داشته باشد و نسبت به ساماندهی این بخش اقدام کند.
وی افزود: سیاستگذاری در حوزه پولی و مالی کشور بر عهده بانک مرکزی است؛ بنابراین این نهاد باید با نظارت دقیق خود، بازار رمزارزها را در کنترل داشته باشد.
نماینده مردم بهشهر در مجلس شورای اسلامی در پایان اظهار داشت: رمزارز میتواند منشاء بسیاری از اقدامات مثبت در حوزه پولی و مالی کشور باشد، مشروط بر اینکه مبادلات در این بخش در فضایی شفاف و با نظارت دقیق بانک مرکزی انجام شود.
تدوین چارچوب نظارتی توسط بانک مرکزی یک ضرورت اجتنابناپذیر است
دیدگاه نماینده مردم بهشهر بر دو محور «ساماندهی» و «شفافیت» استوار است. بر اساس این دیدگاه تأثیر نامطلوب رمزارزهای فاقد شفافیت بر بازار ارز و سایر بازارها قطعی و بدون تردید بوده و این موضوع در نظر قانونگذاران ضروری است.
متولی اصلی نظارت و تنظیمگری حوزه رمزارزها بانک مرکزی است، زیرا سیاستگذاری در حوزه پولی و مالی کشور تکلیف مستقیم این نهاد است و نظر نمایندگان مجلس نیز بر مسئولیت ذاتی بانک مرکزی در این زمینه مهر تأیید میزند.
آنچه از دیدگاه نمایندگان مجلس استنباط میشود، وجود یک درک مشترک و فوری از لزوم ایفای نقش فعالانه بانک مرکزی در حوزه رمزارزها است. رمزارزها در صورت نظارت و شفافیت، یک «فرصت» و در صورت عدم نظارت، یک «تهدید» برای ثبات مالی کشور محسوب میشوند. تأکید مکرر بر عواقب منفی بر بازار ارز و لزوم ساماندهی، پیام روشنی به بانک مرکزی است و آن اینکه تدوین و اجرای سریع چارچوبهای نظارتی شفاف برای تبدیل این پتانسیل به یک مزیت ملی، دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت اجتنابناپذیر است.





