«نیازمند»، مدیری از جنس منابع بود، نه هزینه
نکته بسیار مهم در سبک مدیریت نیازمند، این بود که او مدیر هزینه نبود، بلکه مدیر منابع بود و برای تأمین هزینههای پروژههای بزرگی نظیر ماشینسازی تبریز و مس سرچشمه، از بودجههای عمومی چندان هزینه نمیکرد
به گزارش ایدرونیوز ، دکتر رضا نیازمند، مؤسس و نخستین رئیس سازمان مدیریت صنعتی ایران، روز گذشته در بیمارستان شریعتی تهران درگذشت. نگاهی کوتاه به زندگی پرافتخار نیازمند در سالهایی که مسئولیتهای مدیریتی بر عهده داشت (١٣٣٨ تا ١٣۵۴)، رشکبرانگیز است و آدمی غبطه میخورد به این کارنامه درخشان و ارزنده.
نجات شرکت نساجی ایران از ورشکستگی، تأسیس و مدیریت سازمان گسترش و نوسازی و سازمان مدیریت صنعتی، نوسازی کارخانههای اطلسبافت و صنایع فلزی ایران، راهاندازی کارخانههای ماشینسازی تبریز، اراک، ذوب آلومینیوم و راهاندازی مس سرچشمه، نمونههایی از دستاوردهای نیازمند بود که اگر کسی فقط یک مورد آن را در زندگی کاری خود داشته باشد، مایه افتخار است.
خوشبختانه نیازمند، شرح مفصلی از تجربیات مدیریتیاش را در سالهای اخیر به اشتراک گذاشت که در قالب کتاب، مقاله و مصاحبه منتشر شد. این نوشتهها منبع مناسبی برای یادگیری و درسآموختههای مدیریتی برای مدیران محسوب میشود.
کارنامه گسترده و متنوع دکتر نیازمند و قیاس عملکرد او با سایر مدیران مشابه نشان میدهد کمتر کسی را میتوان شبیه او در تاریخ مدیریت صنعتی ایران یافت که اینچنین با درایت و تیزهوشی فضای صنعتی را در دهههای ۴٠ و ۵٠ شمسی برای توسعه صنعت ایران مهیا کرده باشد.
نکته بسیار مهم در سبک مدیریت نیازمند، این بود که او مدیر هزینه نبود، بلکه مدیر منابع بود و برای تأمین هزینههای پروژههای بزرگی نظیر ماشینسازی تبریز و مس سرچشمه، از بودجههای عمومی چندان هزینه نمیکرد.با لغوکردن بوروکراسی اداری در شرکت نساجی، زمینههای چابکسازی مجموعه را فراهم کرد.
پس از زلزله شیلی و اطلاع از وضعیت نامناسب شرکت فعال در معدن شیلی (آناکاندا)، با آنها تماس گرفت و با قیمتی مناسب از آنها برای شروع کار در ایران دعوت کرد و مس سرچشمه را آغاز کرد.ویژگی دیگر او، ایستادگی در برابر نظرات تحمیلی و فشارهای سیاسی بود. تصمیمهای مدیریتی نیازمند، بارها با منافع وابستگان دربار تقابل پیدا کرد (بهویژه هنگامی که در برابر مرسدسبنز عقبنشینی نکرد و شاه به او کنایه زد که نیازمند جلوی بنز را گرفته است).
بعد از این تصمیم، شاه ضربالاجل ششماههای برای راهاندازی خودروسازی مشخص کرد که او با سازندگان داخلی موفق به ساخت اتاق شد و بعد هم با مشاوره مناسب به برادران خیامی، زمینه رشد صنعت خودروسازی را فراهم کرد.
نیازمند، هم با پیگیری و شهامت، پروژهها و تصمیمهای کارشناسیاش در راستای منافع ملی را اجرائی کرد و هم امتیازی به درباریان نداد.هرچند که نیازمند در تاریخ مدیریتی ایران نمونهای کمنظیر بود، اما استعدادهای مدیریتی جدیدی در عرصه اداره کشور در سالهای بعد از انقلاب ظهور و بروز یافتند که با وجود دشواریها و بحرانهای ناشی از انقلاب و جنگ تحمیلی، توانستند صنعت کشور را از تلاطم دور نگه دارند.
پاییز ١٣٩٣ هنگامی که برای مصاحبه با آقای دکتر نیازمند به اتفاق مهندس صفاییفراهانی به منزل ایشان رفتیم، گفتوگویی میان دو نسل از مدیران کشور شکل گرفت. در آن گفتوگو، نیازمند از یکسو نگران بود که سرنوشت پروژههایی که راهاندازی کرده بود به کجا منتهی شده است و از سوی دیگر وقتی توضیحات صفاییفراهانی را در تداوم و تکمیل پروژههایش شنید، بارقهای از امید در چشمانش نشست.
بارقهای که در آخرین روزهای حیاتش نیز در وجودش نمایان بود؛ وقتی عکسها و تصاویر شرکت مس سرچشمه را در بیمارستان دید، خشنود بود که بذرهایش به درختانی تنومند تبدیل شدهاند.امروز با توجه به شرایط ویژه اقتصادی کشور، بهویژه در زمینه تأمین منابع مالی، به افرادی شبیه نیازمند نیاز داریم تا مدیران منابع باشند، نه مدیران هزینه.
با مدیرانی از این جنس باید مهربان باشیم. خوشبختانه در سالهای پایانی عمر پربرکت نیازمند، وزرای صنایع و رؤسای سازمان گسترش و نوسازی به دیدار او رفتند و از تلاشهای و زحمات او قدردانی کردند و برخی از نامهربانیهای سالهای دور را جبران کردند.
امید که با بهبود فضای مدیریتی کشور، زمینه را برای حضور مدیرانی از جنس نیازمند فراهم کنیم.