تحریم ایران توسط سوئیفت یکی از معضلاتی است که پس از خروج آمریکا از برجام گریبانگیر اقتصاد ایران شد.
به گزارش پایگاه خبری آرمان اقتصادی (armaneghtesadi.com)، عضویت در سیستم مالی سوئیفت یکی از مشکلات اصلی تجارت ایران یعنی غیرممکنبودن نقلوانتقال دارایی را برطرف میکند، اما قرارگرفتن ایران در فهرست تحریمها باعث میشود تا جابهجایی پول بیش از هر زمانی با مشکل مواجه شود. با این حال روز گذشته مسئولان فرانسه و آلمان اعلام کردند که در پی یافتن چارهای برای دورزدن تحریمهای سوئیفت و ایجاد سیستمهای جدید مالی هستند. پیش از این نیز کارشناسان ایرانی پیشنهاد داده بودند که مسئولان دولت با انجام مذاکرات و گفتوگوهایی ایجاد پیمانهای دوجانبه پولی را محقق سازند. در این زمینه «آرمان» گفتوگویی با سیدکمال سیدعلی، معاون پیشین بانک مرکزی، انجام داده که در ادامه میخوانید.
پس از اجرای تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران، بانکهای ایرانی نیز مشمول سیاستهای خصمانه ترامپ و دولت او شدند، بر همین اساس همکاری با سوئیفت به چالشی اساسی تبدیل شده است. آیا میتوان در این دوره از جایگزینی برای سوئیفت استفاده کرد؟
اتفاقی که پس از خروج آمریکا از برجام رخ داد، این بود که مشکل ارتباط ایران با بانکهای بزرگ بینالمللی بزرگتر و عمیقتر شد. البته پیش از شروع تحریمهای جدید ایالات متحده علیه ایران هم بانکهای بزرگ همکاری چندانی با ایران نداشتند و مذاکرات با این بانکها چندان موفق پیش نرفت. اکنون هم بانکهای مرکزی کشورهای مختلف و بانکهایی که شعبه و سهامی در آمریکا ندارند میتوانند با ایران همکاری داشته باشند. در این شرایط بانکهای کوچک و متوسط میتوانند جایگزین خوبی برای بانکهای بزرگ باشند و ایران تحریم سوئیفت را بدین وسیله جبران کند. با توجه به اجماعی که اروپاییها به آن دست یافتهاند آنها نیز درصدد همکاری با ایران هستند. در این بین آنها میتوانند بانک خاصی را برای همکاری با ایران مشخص و یا نقل و انتقال دارایی را به بانکهای کوچکتر هدایت کنند. اما نکته مهمتر که میتواند در بلندمدت هم بهنفع ایران تمام شود استفاده از مزایای پیمانهای پولی دوجانبه است. با توجه به اینکه کشورهایی نظیر ترکیه و روسیه هم تا حدودی شرایط مشابه ایران دارند و تحریمهایی علیه آنان وضع شده استفاده از این ابزار تا حدودی تحریمها را دور میزند. اما در هر سه این کشورها قدرت پول ملی هر روز در حال تضعیفشدن است و برای این امر هم باید چارهجویی کرد. تمهیداتی باید اندیشیده شود که سود صادرکنندگان بخشهای خصوصی کشورهای مختلف در حاشیه امنی قرار بگیرد، بهنحوی که با تضعیف پول ملی نرخ مابهالتفاوت آن در بازار آزاد به فعال اقتصادی قابل پرداخت باشد.
آیا میتوان با راهاندازی شعب بانکهای ایرانی در خارج از کشور، تحریم سوئیفت را بهنوعی دور زد؟
مطلب دیگر به افتتاح شعب بانکهای ایرانی در سایر کشورها بازمیگردد. نه بدین معنا که آنها نقل و انتقال دارایی را انجام دهند، بلکه باید بتوانند در نگهداری حسابها فعالیت کنند. بهعنوان مثال شعبه بانک ملی ایران در آنکارا، استانبول و… میتواند با نگهداریها سرمایه در حسابها فعالیت تاجران را تسهیل کند. مطلب دیگر این است که در حال حاضر حدود ۴۰ شعبه بانک ایرانی در خارج از کشور فعال هستند، باید برنامهای تدوین شود که آنها نیز به کمک اقتصاد ایران در حوزه تجارت خارجی بیایند. نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که صرافی بانکها باید از حالت راکد و منفعل خارج شوند و بهویژه در بازار ثانویه فعالیت بیشتری انجام دهند. به این دلیل که دولت باید بتواند ارزی که از خارج به کشور وارد میشود را از طریق این صرافیها تامین کند. متاسفانه به جای مدیریت عرضه، گاهی مسئولان روی به مدیریت تقاضا میآورند. در حالی که ورودی ارزها ساماندهی نشدهاند. صنایع توریسم و هتلداری، شرکتهای خارجی، سفارتخانهها و… بخشهایی هستند که دولت باید بر ورودی ارز آنها نظارت داشته باشد و تلاش کند آنها را به صرافی بانکها انتقال دهد؛ یعنی همانند آن مدیریتی که در حوزه مصارف وجود دارد، در زمینه منابع هم پدید آید.
مسئولان آلمانی و فرانسوی از توافق بر سر ایجاد سیستم مالی جدا از سوئیفت خبر دادهاند. آیا اتحادیه اروپا در زمینه بانکی میتواند مستقل از آمریکا عمل کند؟
ما مشکلی در زمینه ارتباطگیری با بانکهای اروپایی نداریم و میتوان ارتباطی را به هر حال جایگزین سوئیفت کرد. اما نکته حائز اهمیت ایجاد کارگزاری و امکانسازی برای جابهجایی سرمایه و دارایی است. باید شرایطی به وجود آید که بانکی که پول را دریافت میکند بتواند آن را به بانک دیگر انتقال دهد.
قرارگرفتن در لیست سیاه FATF چه مشکلاتی را در زمینه مراودات بانکی به وجود میآورد؟
مشکل تایید FATF بهلحاظ قانونی برطرف شده و دیگر درباره تصویب آن نگرانی وجود ندارد. بحث این است که باید عزمی راسخ برای همکاری با بانکهای ایرانی وجود داشته باشد. پولشویی و مبارزه با تروریسم موضوعاتی مهمی هستند که در هر صورت ما هم منکر آن نیستیم و باید بانکهای کشور نیز تابع آن باشند. اما FATF یا تساهل برای همکاری با بانکهای بینالمللی موضوعاتی هستند که بیش از آنکه مانعی ایجاد کنند به بهانه و دستاویزی برای تاخیر در همکاری با ایران تبدیل شدهاند. کسانی که تمایل و ارادهای برای همکاری داشته باشند از راههای مختلفی وارد میشوند، اما برای اینکه خود را خوب نشان دهند مسائلی مانند FATF را مطرح میکنند و یا سند و تضمین میخواهند. امروزه روی تصویب FATF در کشورهایی نظیر ترکیه، پاکستان، هندوستان، پاکستان، لیبی و… آنقدر متمرکز نشدهاند که بر پذیرش مفاد این کنوانسیون در ایران حساسیت نشان میدهند. البته بانکهای ما هم در زمینه برندسازی باید فعالیت بیشتری انجام دهند تا وجهه بینالمللی پیدا کنند و بانکهای دیگر بتوانند به آنها اطمینان داشته باشند. البته بانکهای تجاری ما آنقدر بزرگ هستند که بتوانند حضور جهانی خود را تثبیت کنند، حتی بسیاری از بانکهایی که امروز از این بانکها ایراد میگیرند در حد و اندازه بانکی نظیر بانک ملی ایران نیستند.