بسیاری از کارشناسان معتقدند که نرخ ارز صرفا مبنای اقتصادی ندارد و اقتصاد بخشی از مبنای تعیین قیمت ارز است و اتفاقات سیاسی به شدت میتواند بر بازار اثرگذار باشد. بنابراین اگر قرار باشد وضعیت بازار را با مولفههای اقتصادی بررسی کنیم طبیعتا نتیجه جامع و کاملی را در اختیار ما قرار نمیدهد و به نظر میرسد که صاحبنظران برای هر نوع پیشبینی در این بازار باید به این نکته توجه داشته باشند.
به گزارش آرمان اقتصادی به نقل از ابتکار، بازار ارز از جمله بازارهایی است که طی یک سال اخیر پستی و بلندی بسیاری را پشت سر گذاشت. اما با شروع سال جدید این بازار تمایل به ثبات را بیشتر از خود نشان داد و پس از آن ما با نوسانات کمتری در بازار ارز روبهرو بودیم. هرچند که قیمتها دیگر همانند گذشته نجومی نبود اما بسیاری از کارشناسان همین نرخ را هم برای ارز غیرواقعی میدانند و معتقدند که نرخ بیش از این مقدار باید کاهش را تجربه کند. فرهاد دژپسند، وزیر امور اقتصادی و دارایی اخیرا در نخستین نشست خبری در محل وزارت امور اقتصادی و دارایی درخصوص نرخ واقعی ارز گفت: «هیچکدام از مدلهای اقتصادی نرخ بالاتر از هشت هزار تومان را برای نرخ ارز نشان نمیدهند و حتی صحبت از نرخ سه هزار و ۸۰۰ تومان تا ۵ هزار تومان است. گفته میشود اگر شرایط عادی سیاسی برقرار شود نرخ ارز به زیر ۸ هزار تومان کاهش مییابد».
میثم رادپور، اقتصاددان و کارشناس بازار ارز درخصوص نرخ واقعی ارز در ایران گفت: آنچه در ادبیات اقتصادی به عنوان نرخ واقعی ارز به آن اشاره میشود به شکلی نیست که عدهای در نظر دارند و طبق آن نرخی را برای ارز اعلام میکنند. اکنون نرخ دلار بالای ۱۳ هزار تومان است، این نرخ اسمی ارز نامیده میشود و این رقم نرخ واقعی ارز نیست. در ادبیات اقتصادی همچین چیزی وجود ندارد که بگوییم قیمت واقعی باید این مقدار باشد. آن چیزی که وجود دارد قدرت خرید دو سبد قابل مقایسه در دو کشوری است که نرخ ارز را در آن مقایسه میکنیم. بنابراین نمیتوان براساس تئوریهایی بیایند و نرخی را برای ارز تعیین کنند. به عنوان مثال کالای همبرگر را نماینده سبد کالای مصرفی در نظر بگیریم، فرض شود این کالا در آمریکا ۱۰ دلار بوده و در ایران ۱۳ هزار تومان است. ما این ۱۰ دلار را به ریال تبدیل میکنیم که میشود ۱۳۰ هزار تومان، سپس این مبلغ را تقسیم بر قیمت همبرگر در ایران میکنیم و مبلغی به دست میآید که به آن نرخ واقعی میگویند. بر اساس این تعاریف میتوانیم بگوییم که نرخ واقعی ارز در ایران بسیار بالا است.
این کارشناس بازار ارز به تعیین نرخ بر اساس نظریه اشاره کرد و گفت: آن چیزی که از نرخ واقعی ارز میگویند احتمالا قیمت تئوری بوده است. به عنوان مثال میتوان بر اساس تئوری نظریه برابری قدرت خرید و یا برابری نرخ بهره قیمت تئوری از ارز ارائه داد. درصورت این شرایط انتظار میرود که قیمت در بازار به نرخی که بر اساس تئوریها به دست آمده نزدیک شود و در این شرایط یک جو روانی ایجاد میشود. بنابراین وقتی صاحبنظران قرار است نرخی را به عنوان قیمت واقعی مطرح کنند باید بگویند بر اساس چه تئوریای میگویند و مبنای آن را به صورت شفاف مطرح کنند. قیمت واقعی فرمولی دارد که باید اعداد و ارقام را جایگزین کرد و در این میان نیازی به حدس و گمان نیست.
وی درخصوص پیشبینی در بازارهای مختلف گفت: این پیشبینیها طبیعتا جو روانی ایجاد میکند و ممکن است قیمتها را به سمت نظریهها پیش ببرد، به عبارتی دیگر بازار پیشبینی را جذب و اثر آن را در قیمتها منعکس میکند.
نرخ واقعی ارز تابع عرضه و تقاضا است
علیرضا عباسی، کارشناس بازار ارز نیز تعیین شدن نرخ واقعی ارز را تابع عوامل متعددی دانست و دراینباره گفت: همانطور که مشخص است یک سری پارامترهای واقعی نرخ ارز را تعیین میکند. ما باید بدانیم که ارز هم همانند هر کالای دیگری تابعی از عرضه و تقاضا است.
وی افزود: تقاضا ارز در ایران از عناصر متفاوتی تشکیل شده است. تقاضا برای تجارت، به عبارت دیگر تامین ارز به منظور واردات کالا، تامین مالی سفرهای خارجی و تامین منابع مالی مهاجرت جزو عناصری است که تقاضا را ایجاد میکنند. البته باید بدانیم که این سه عامل تشکیلدهنده تقاضای ارز است که در بخش سفید و روشن اقتصاد قرار دارد. اما در اقتصاد یک بخش تاریک و خاکستری وجود دارد که با دو انگیزه تقاضا برای تامین مالی قاچاق کالا و تقاضا به منظور حفظ ارزش پول ملی به وجود میآید. افراد به عنوان یک واکنش طبیعی در مقابل کاهش ناگهانی ارزش پول ملی نسبت به ذخیره ارز اقدام میکنند. نمونه آن را ما در سال ۱۳۹۷ شاهد بودیم. حال اگر بخواهیم طرف عرضه را بررسی کنیم باید بگوییم که مهمترین منابع ارزی کشور ناشی از درآمدهای جاری ارزی دولت که از محل صادرات نفتی و غیرنفتی است تامین میشود و عرضه را در بازار تقویت میکند. منابع ذخیره ارزی بانک مرکزی هم به عنوان یک وزنه تعادلی برای رسیدن به نقطه مطلوب نرخ ارز ایفای نقش میکند. همانطور که مشاهده میکنیم نرخ ارز در داخل کشور تابعی از عرضه و تقاضا بوده و این عرضه و تقاضا است که درنهایت نرخ واقعی را مشخص میکند.
وی اعلام نرخ واقعی ارز از سوی برخی از صاحبنظران را بررسی کرد و گفت: در حال حاضر کاهش و یا ثبات نرخ ارز ناشی از مدیریت طرف تقاضا است و به نظر میرسد که ما نسبت به سرکوب تقاضا از طریق کاهش تجارت و مدیریت خریدهای سوداگرانه اقدام کردهایم. اما اینکه نرخ واقعی از سوی برخی از صاحبنظران اعلام میشود به نظر میرسد که سیگنالهایی است که از دولت به بازار به خصوص در بخش سوداگرانه داده میشود تا هشدار بدهند که این بازار ناامن بوده و در این بخش سرمایهگذاری نکنند. به عبارتی دیگر میگویند این بازار مکان مناسبی برای سرمایهگذاری بخش خصوصی و نیمه دولتی کشور نیست.
این کارشناس بازار ارز درباره جو روانی ایجاد شده در بازار ارز گفت: بازار داخلی اقتصاد ایران در دو سال اخیر به شدت تحت تاثیر تحریمها دچار نوسان شد. نرخ ارز هم تابع اتفاقات سیاسی کشور است و در چند روز اخیر مجددا آمریکاییها سعی کردند که با ایجاد یک جنگ روانی علیه اقتصاد ایران اقدام کنند که ممکن است این اقدام درنهایت منجربه تقاضای سوداگرانه به بازار ارز شود. اما ما باید بدانیم که این تقاضا قطعا گذرا خواهد بود. اقتصاد در حال حاضر در وضعیت وخیمی است اما به نظر میرسد که دشمن بیش از این نمیتواند به اقتصاد صدمه وارد کند.