خروج غیرمنطقی مسکن از رکود ممنوع!
*محمد عدالتخواه/کارشناس حوزه مسکن
رکود مسکن عمدتا به دلیل قیمتهای بالای واحدهای مسکونی است، اما ارائه وام با این قیمتها همخوانی ندارد. قیمت هر متر مکعب یک خانه در کلانشهرها به بیش از یکمیلیون میرسد و با این وامها نمیتوان به مردم کمک کرد. تعداد خانه در شهرها کم نیستند و حتی بیش از نیاز مردم خانه وجود دارد، اما برای این خانهها به علت قیمتی که دارند متقاضی وجود ندارد. تا زمانی که این خانهها به قیمت مناسب برنگردد، با راه حلهای مقطعی و محدود، بازار مسکن به رونق باز نمیگردد. مشکل مسکن ایران عمدتا مربوط به ارزش افزوده مسکن است. ساختوساز مسکن بهدست بساز و بفروشها افتاد و اکنون آنها انتظار دارند با درآمدها و حمایتهای دولتی خانهها را به فروش برسانند. حتی اگر با کمک دولت بتوانند آن خانهها را بفروشند، باز هم سرمایه بهدستآمده را وارد بازار مسکن میکنند و سرمایه تبدیل به خانهای میشود که به دلیل قیمت بالا در دهکهای پایین جامعه متقاضی ندارد و این چرخه معیوب همینطور ثروت بساز و بفروشها را بیشتر و فقرا را فقیرتر میکند. برای کنترل قیمت مسکن باید هزینه ساخت خانهها را محاسبه کرد. با یک حساب ساده میبینیم که در ساخت خانهها سود زیادی وجود ندارد، اما آن قسمت از ساخت خانه که مربوط به ارزش افزوده زمین است، قیمت مسکن را بالا میبرد. سهم قیمت زمین به شدت بالا رفته و مالیات بر ارزش افزوده آن نیز به شکل صحیحی دریافت نشده است. این تناقض باید حل شود. در کشور ما هزینههای دولتی نظیر رساندن آب و برق و گاز به مکانهای مختلف، قیمت زمین را بالا برد، اما با وجود هزینه کردن دولت، سود این هزینه به دولت باز نگشت، بلکه تنها مالکان زمین سود بردند. تا زمانی که دولت به فکر برگشت این سود بیش از حد و مالیات بر ارزش افزوده زمین نباشد، در حق مردم و دولت ظلم کرده است و مسکن از رکود خارج نمیشود. بر خلاف نظر برخی کارشناسان که مدام از خروج از رکود بازار مسکن صحبت میکنند، میبینیم که هنوز بعد از چهار سال این رکود ادامه دارد و بسیاری از کارشناسان احساسی صحبت میکنند. در قانون اساسی در ماده ۳۱ پیشبینی شده است که دولت باید با ساز و کار مناسب برای دهکهای پایین مسکن تهیه کند. کاری که اکنون دولت باید انجام دهد گرفتن مالیات بر ارزش افزوده زمین از انبوهسازان و صاحبان مسکن و هزینهکردن این مبلغ در جهت خانهدار شدن دهکهای پایین است. قانون «از کجا آوردی؟» باید اجرا شود تا مشخص شود چه کسانی در این سالها سود اضافه داشتهاند و مالیاتهای درستی از آنها اخذ شود. در سالهای گذشته، بانکها سودهای بالا به مردم میدادند، چرا که خودشان میخواستند وارد کار ساختوساز شوند و توسط شرکتهایی که کنار خودشان ساخته بودند یا وامهایی که به انبوه سازان میدادند، سودهای هنگفتی دریافت میکردند. اما اکنون دوران رکود مسکن است، بانکها هم توان مالی ندارند و ارائه وام با این قیمتها هم کمکی به خریداران نمیکند. بهتر است راهحلهای منطقیتری را برای خروج مسکن از رکود دنبال کنیم.