صنعت لوازم خانگی در مسیر استقلال صنعتی

صنعت لوازم خانگی پس از خروج شرکت‌های خارجی، با اتکا به ظرفیت‌های داخلی، مسیر تازه‌ای را در تولید، اشتغال و فناوری طی کرده و اکنون به یکی از پایه‌های اقتصاد غیرنفتی کشور تبدیل شده است.

به گزارش بازرگانی خبرگزاری مهر، وقتی در سال ۱۳۹۷، شرکت‌های خارجی ناگهان بازار ایران را بدون توجه به تعهدات‌شان، ترک کردند، بیشتر تحلیل‌ها از رکودی عمیق در صنعت لوازم خانگی خبر می‌دادند. اما برخلاف پیش‌بینی‌ها، تولیدکنندگان داخلی با سرعت خود را بازسازی کردند. آنان در غیاب برندهای خارجی توانستند ضمن حفظ بازار، ظرفیت تولید را نیز چند برابر افزایش دهند. این صنعت اکنون به نمونه‌ای از تبدیل تهدید به فرصت در اقتصاد کشورمان تبدیل شده است.

تحولات صنعت لوازم خانگی در هفت سال گذشته را می‌توان یکی از مهم‌ترین رخدادهای صنعتی کشور دانست. خروج برندهای خارجی از بازار، در نگاه نخست تهدیدی برای مصرف‌کننده و تولیدکننده بود، اما همین فشار بیرونی، انگیزه‌ای تازه برای بازسازی ساختار تولید ایجاد کرد. کارخانه‌هایی که پیش‌تر بخش زیادی از قطعات خود را وارد می‌کردند، به سمت داخلی‌سازی و توسعه فناوری حرکت کردند.

پیش از سال ۱۳۹۷، بیش از ۸۵ درصد قطعات مورد استفاده در این صنعت از خارج وارد می‌شد. عمق ساخت داخل در برخی محصولات از ۳۰ درصد فراتر نمی‌رفت. امروز در بسیاری از خطوط تولید یخچال، لباسشویی و کولر، این سهم به بیش از ۹۰ درصد رسیده است. در بخش‌هایی مانند اجاق گاز و کولر آبی، تولید به‌طور کامل داخلی شده است.
در نتیجه، ظرفیت تولید کشور از حدود ۷ میلیون دستگاه در سال‌های پیش از ۱۳۹۷ به نزدیک ۲۰ میلیون دستگاه در سال رسیده است. این افزایش ظرفیت، بدون اتکا به سرمایه خارجی و در شرایط محدودیت ارزی انجام شده است. چنین رشدی در فضای عمومی رکود جهانی، نشانه‌ای از شکل‌گیری پایه‌های یک صنعت بومی و مقاوم است.

بر اساس برآورد فعالان صنفی، خودکفایی در تولید لوازم خانگی سالانه از خروج دست‌کم ۲.۵ میلیارد دلار ارز جلوگیری می‌کند. این رقم در مقیاس اقتصاد ایران قابل‌توجه است و نشان می‌دهد که سیاست‌های مدیریت واردات و حمایت از تولیدکننده داخلی، در این بخش نتیجه عملی داشته است.

صنعت لوازم خانگی علاوه بر نقش اقتصادی، در اشتغال نیز جایگاه مهمی دارد. حدود ۳۰۰ هزار نفر به‌صورت مستقیم در کارخانه‌های این حوزه مشغول‌اند و صدها هزار شغل دیگر در زنجیره‌های وابسته مانند قطعه‌سازی، بسته‌بندی، خدمات پس از فروش و حمل‌ونقل ایجاد شده است. ثبات این صنعت در عمل به معنای ثبات بخشی از بازار کار کشور است.
رشد تولید اما بدون توجه به کیفیت دوام نمی‌آورد. تولیدکنندگان داخلی در سال‌های اخیر بخشی از درآمد خود را به نوسازی خطوط تولید و کنترل کیفی اختصاص داده‌اند. بسیاری از برندهای ایرانی اکنون از سامانه‌های آزمایش و پایش خودکار برای کنترل مصرف انرژی، عمر مفید قطعات و ایمنی محصولات استفاده می‌کنند. ارتقای خدمات پس از فروش و امکان تعویض کالا در بازه زمانی مشخص نیز نشان‌دهنده تلاش برای جلب اعتماد مصرف‌کننده است.

در برخی برندهای داخلی، سطح خدمات پس از فروش مطابق استانداردهای جهانی است به طوری که شبکه سراسری تعمیرگاه‌های مجاز، تأمین قطعات یدکی در کوتاه‌ترین زمان و پاسخ‌گویی شبانه‌روزی، از شاخص‌های رشد کیفی در این صنعت به شمار می‌رود.

هم‌زمان، پیوند میان صنعت و شرکت‌های دانش‌بنیان نیز تقویت شده است. طراحی و ساخت کمپرسورهای کم‌مصرف، تولید بردهای الکترونیکی و نمایشگرهای هوشمند، از دستاوردهای این همکاری است. شرکت‌های داخلی اکنون توان طراحی مدارهای کنترلی و فناوری اینورتر را دارند؛ فناوری‌هایی که تا چند سال پیش انحصار آن در دست چند برند بین‌المللی بود.

همچنین صنعت لوازم خانگی ایران در سال‌های اخیر گردش مالی حدود ۶ میلیارد دلار داشته و صادرات آن از ۴۰۰ میلیون دلار گذشته است. کشورهای همسایه در صدر مقاصد صادراتی قرار دارند و تولیدکنندگان ایرانی در حال گسترش حضور خود در بازار آسیای مرکزی هستند.

قیمت تمام‌شده کالاهای ایرانی نیز نسبت به میانگین جهانی حدود ۲۰ درصد پایین‌تر است. بخشی از این مزیت به دلیل هزینه نیروی کار و بخشی دیگر نتیجه کاهش وابستگی ارزی در زنجیره تأمین است. با وجود این، رقابت قیمتی بدون حفظ کیفیت پایدار نمی‌ماند و همین موضوع سبب شده است تا شرکت‌ها سرمایه‌گذاری بیشتری در تحقیق و توسعه انجام دهند.

اما در کنار این دستاوردها، تهدیدهایی نیز وجود دارد. مهم‌ترین چالش، قاچاق سازمان‌یافته و باز شدن تدریجی درهای واردات است. بر اساس برآوردهای رسمی، حدود یک‌چهارم بازار لوازم خانگی در اختیار کالاهای قاچاق قرار دارد. ورود کالاهای بدون مجوز، علاوه بر خروج ارز، انگیزه سرمایه‌گذاری در تولید داخلی را کاهش می‌دهد.

از سوی دیگر، گروه‌هایی که از منافع واردات سود می‌برند، در پی تأثیرگذاری بر افکار عمومی هستند. در برخی رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، تبلیغات منفی علیه کیفیت محصولات ایرانی با هدف تضعیف برندهای داخلی انجام می‌شود. این جریان به‌صورت هماهنگ تلاش دارد بازار را نسبت به تولیدکننده داخلی بی‌اعتماد کند تا مسیر واردات دوباره باز شود.

در سطح سیاست‌گذاری، چالش دیگر نبود هماهنگی میان نهادهای تصمیم‌گیر است. تنظیم تعرفه‌ها، تخصیص ارز و نظارت بر واردات کالاهای مشابه، نیازمند سیاست واحد و شفاف است. هرگونه تغییر ناگهانی در مقررات یا نرخ ارز، می‌تواند تعادل این صنعت را برهم بزند. تجربه کشورهای صنعتی نشان می‌دهد که حمایت از تولید داخلی، شرط اولیه رشد پایدار است. ایالات متحده در قرن نوزدهم با وضع تعرفه‌های سنگین از صنایع داخلی خود محافظت کرد. کره جنوبی در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، با یارانه‌های هدفمند و کنترل دسترسی رقبا به بازار داخلی، پایه صنایع بزرگ خود را بنا نهاد. چین نیز در دو دهه اخیر با سیاست محدودسازی واردات کالاهای مصرفی و انتقال فناوری، موقعیت کنونی خود را به‌دست آورده است.

در مقابل، سیاست «درهای باز اقتصادی» که در دهه‌های گذشته در برخی کشورهای در حال توسعه دنبال شد، در عمل به وابستگی صنعتی منجر گردید. هیچ کشوری بدون حمایت از صنایع نوپا نتوانسته است به سطح رقابت جهانی برسد. ایران نیز در صورت تداوم سیاست‌های حمایتی می‌تواند از مسیر طی‌شده در لوازم خانگی، الگویی برای سایر صنایع بسازد.

برای مرحله بعد، لازم است صنعت لوازم خانگی از فاز کمّی به فاز کیفی و فناورانه حرکت کند. توسعه صادرات، ارتقای بهره‌وری و استفاده از ظرفیت دانشگاه‌ها در طراحی صنعتی، سه محور اصلی این تحول است. حمایت‌های دولتی باید به سمت تحقیق و توسعه هدایت شود تا صنعت از مزیت قیمتی صرف، به مزیت فناورانه پایدار برسد.
در این میان، اصلاح ساختارهای حمایتی نیز اهمیت دارد. حمایت بلندمدت بدون ارزیابی عملکرد، در نهایت به رانت و کاهش انگیزه رقابت منجر می‌شود. حمایت مؤثر باید بر پایه شاخص‌های مشخص مانند سهم صادرات، سطح بهره‌وری و میزان بومی‌سازی تعریف شود.

نکته دیگر، ضرورت شفاف‌سازی در سیاست‌های وارداتی است. واردات کالاهایی که در داخل تولید می‌شود، توجیه اقتصادی ندارد و بلکه ظرفیت اشتغال موجود را تهدید می‌کند. در مقابل، واردات مواد اولیه و فناوری باید تسهیل شود تا چرخه تولید داخلی متوقف نماند.

اکنون صنعت لوازم خانگی به مرحله‌ای رسیده است که می‌تواند در معادلات منطقه‌ای نقش ایفا کند. استمرار این مسیر، نیازمند ثبات تصمیم‌گیری، نظارت بر بازار قاچاق و حمایت هدفمند از تولیدکنندگان است. تجربه سال‌های اخیر نشان داد که تولیدکننده ایرانی در شرایط رقابت واقعی، توان ایستادن دارد. آنچه او را تضعیف می‌کند، بی‌ثباتی مقررات و ترجیح واردات بر تولید است.

در نهایت، صنعت لوازم خانگی تصویری روشن از ظرفیت اقتصاد کشورمان ارائه می‌دهد؛ اقتصادی که در صورت تداوم سیاست‌های پایدار، می‌تواند از وابستگی نفتی فاصله بگیرد. این صنعت نمونه‌ای عینی از اثرگذاری تصمیم‌های درست در زمان بحران است. زمانی که برندهای خارجی بازار را ترک کردند، صنعتگران داخلی به جای انتظار، تصمیم گرفتند مسیر اقتصاد را تغییر دهند.

نویسنده: طه شاکری

منبع

مهر

خروج از نسخه موبایل