هزینههای از بین رفتن اعتماد به صندوقهای سرمایهگذاری/ گمانهزنیهایی که بورس را ملتهبتر کرد
صندوقهای سرمایهگذاری بهعنوان یکی از ابزارهای مالی نوین٬ محلی قابل اتکا برای کسانی است که دانش یا وقت سرمایهگذاری مستقیم در سهام را ندارند. توسعه این ابزارهای مالی باید جزو اولویتهای فعالان بازار سرمایه باشد و نباید اعتماد به این ابزارها از میان برود.
بحثها بالا گرفت و اصرارها و انکارها شروع شد. تا ۲۲ مهر هم نوسانها ادامه داشت٬ بهطوریکه شاخص کل پس از رشد تا سطح ۱۸۱ هزار واحد٬ دوباره تا ۱۷۴ هزار و ۸۲۶ واحد در ۲۲ مهر ریزش داشت. در آخر هم سازمان بورس چکش قضاوت را بر میز کوبید و اعلام کرد که اگر جرمی در این رابطه محرز شود٬ پیگیری قضایی خواهد شد. جو آرامتر شد و بورس هم دوباره روند رشدی خود را – هرچند کمی دیرتر از زمانی که انتظار میرفت- آغاز کرد؛ شاخص کل ۲۳ مهرماه با نزدیک به شش هزار واحد رشد به ۱۸۰ هزار و ۶۰۱ واحد صعود کرد و ۲۴ مهر ماه هم این رشد را تا سطح ۱۸۲ هزار و ۸۳۴ واحد ادامه داد و امروز هم به رغم ریزشهای اول صبح٬ معاملات با روند مثبت پایان یافت.. به نظر میآید حالا روند بازار کمی متعادل و منطقیتر شده است.
نکته قابل توجه در این روندهای بازار سهام ورود کدهای سهامداری جدید و تازهواردان با سرمایههای تازه به بورس بود که از این سو و آن سو شنیده بودند بورس در حال رشد است و شاهکلید سرمایهگذاری خوب و سود گرفتن در این بازار نفهته. آنها پولهای خود را به امید سودهای هنگفت وارد بازار سهام کردند اما با هر حرکت منفی ترسیدند و به روند هیجانی بورس دامن زدند. شاید اگر آنها دقیقا در همین زمان به توصیه همیشگی کارشناسان بازار توجه کرده بودند و برای دوری از ضررهای احتمالی٬ پول خود را به مدیریت حرفهای یعنی صندوقهای سرمایهگذاری سپرده بودند٬ در بالا و پایین شدنهای هیجانی شاخص در امنیت بیشتری قرار میگرفتند.
بارها تاکید شده که صندوقهای سرمایهگذاری بهخصوص برای تازهواردان محلی مناسب برای سرمایهگذاری در بورس است که با مدیریت حرفهای به هدایت سرمایهها میپردازد و تحت تاثیر حرکات هیجانی و شایعهها٬ همه تخممرغها را در یک سبد نمیگذارد و برای سرمایهگذاری افراد تازهوارد محلی امنتر و قابل اعتمادتر است. ضمن آنکه شانس دسترسی به اطلاعات با سرعت بالاتر برای این مدیریت حرفهای بیشتر از تازهواردان است. بهعلاوه٬ بسیاری از مردم ممکن است اگر خود به سرمایهگذای مستقیم بپردازند٬ فریب سیگنالفروشان را بخورند و طعمه افرادی شوند که سهم چاق میکنند و با سود فرار میکنند و فریبخوردگان میمانند و سرمایه از بین رفتهشان؛ اما صندوقهای سرمایهگذاری در چاهی که سیگنالفروشان و سفتهبازان کندهاند٬ گرفتار نمیشوند.
در ماجراهای پیش آمده اخیر در رابطه با افت غیر قابل هضم بورس٬ انگشتهای اتهام به سمت افراد و صندوقهایی نشانه رفت که شاید بهتر بود بررسی آن به سازمان بورس به عنوان عهدهدار مسئولیت نظارت بر بازار سپرده شود و اعتماد به بورس و صندوقهای سرمایهگذاری خدشهدار نشود. قطعا سازمان بورس موضوع را پیگیری میکند و طبق وظیفهاش٬ باید این کار را انجام دهد و چیزی غیر از آن انتظار نمیرود اما فعالان بازار سرمایه هم که سودای رشد و توسعه این بازار را در سر دارند و به این موضوع واقف هستند که از پیشنیازهای رشد این بازار٬ حضور جدی ابزارهای مالی نوین و متنوع است٬ باید حمایت بیشتری از این ابزارها داشته باشند و در گمانهزنیها حواسشان به بعد اعتمادسازی و از بین بردن این اعتماد هم باشد؛ چه اگر بر فرض٬ متهمی هم وجود داشته باشد٬ یکی است در میان دهها بیگناهی که راه درست را در پیش گرفتهاند.