مروری بر سه روند فینتک در حوزه B2B
سال ۲۰۱۹، سالی پربار برای شرکتهای وامدهی، پرداختهای B2B و مشارکتهای بین بانک و شرکتهای فینتک خواهد بود.
به گزارش پایگاه خبری آرمان اقتصادی و به نقل از راه پرداخت، پس از بحران اقتصادی جهانی سال ۲۰۰۸ و بعد از ظهور گوشیهای تلفن همراه هوشمند بود که نوآوریهای حوزه فینتک جان گرفتند و امروز، یک دهه از آن زمان سپری شده است.
در سال ۲۰۱۸ مجموعههای بسیاری از سرمایهگذاریها به سمت حوزه فینتک سرازیر شدند و به نظر نمیرسد که به این زودیها از سرعت قطار پیشرفت این صنعت کاسته شود. البته، طی چند سال گذشته، مسیر نوآوریهای فینتک گستردهتر شده و زیرمجموعههای جالبی به آن افزوده شده است.
مصرفکنندگان خدمات فینتک، در موج اولیه ظهور این نوآوری، از مزایای روشهای کارآمد پرداخت و خدمات وامدهی آن بهرهمند شدند. در سالهای اخیر، شاهد رشد تعداد استارتآپهای فینتک در حوزه B2B هستیم و انتظار میرود که تا پایان سال جاری میلادی، کسبوکارها به شکلی گسترده از مزایای خدمات ارائه شده توسط این استارتآپها بهرهمند شوند. در ادامه مقاله، به سه مورد از اصلیترین خدمات و محصولات موج جدید فینتک اشاره میکنیم.
پرداختهای B2B
در سالهای اولیه ظهور فینتک، محصولات پرداختی جذابی برای مصرفکنندگان ارائه شد: مردم به پرداخت موبایلی روی آوردند و میزان استفاده از چکها و کیف پولهای فیزیکی کاهش پیدا کرد. همچنین ثابت شد که گوشیهای موبایل، برای افرادی که تحت پوشش خدمات بانکی قرار ندارند (به این معنا که کارت اعتباری و حساب بانکی ندارند)، بسیار کارآمد هستند. تعداد این افراد در کشورهای در حال توسعه زیاد است.
شرکت «امپزا» در کنیا، یکی از پیشگامان این حوزه است. این شرکت به افراد محروم از بانک اجازه میدهد تا از طریق تلفنهای همراه خود، کار ذخیره و انتقال پول را انجام دهند.
پرداختهای B2B از همان ابتدای ظهور فینتک، به شکلی آهسته و پیوسته، در مسیر پیشرفت قرار داشتهاند؛ ولی به تازگی بر سرعت حرکت آنها افزوده شده است. مدت زمانی طولانی است که بانکها خدمات مناسبی را برای بازار پرداختهای B2B فراهم نکردهاند. دنیای پرداختهای کسبوکاری پر از پیچیدگی، فرآیندهای دستی و چکهای کاغذی است. بانکها صرفا خدماتی را ارائه میکنند که پول را از نقطه A به نقطه B منتقل میکند؛ ولی راهکارهای مبتنی بر فینتک میتوانند بخش زیادی از این فرآیندهای دستی را خودکارسازی کنند.
یکی از شرکتهای فینتکی که شروع موفقی در حوزه پرداختهای B2B داشته و انتظار میرود که آینده درخشانی هم داشته باشد، «ورلدرمیت» نام دارد. این شرکت اندکی پس از جذب مالی ۱۷۵ میلیون دلاری خود، اعلام کرد که خدماتی را به کسبکارها ارائه خواهد کرد و امکان انجام پرداختهای بین مرزی دستمزد کارمندان و پیمانکاران را مهیا خواهد کرد.
شرکت بعدی «ریپل» است که به ایجاد یک شبکه پرداخت جهانی مبتنی بر بلاکچین میپردازد. شرکت «انویسپی» نیز به تازگی توسط «فلیتکور» که طی چند سال گذشته، به توسعه یک پورتفولیو از شرکتهای ارائه دهنده خدمات پرداخت B2B مشغول بوده، خریداری شده است.
در دهههای متمادی، بانکها بر بازار پرداختهای کسبوکاری احاطه داشتهاند. اما مصرفکنندگان امروزی، برای بهرهمندی از محصولات و خدمات مالی کارآمد، به راحتی به سمت شرکتهای تکنولوژیکی جذب میشوند و پیشبینی میشود که کسبوکارها نیز از این روند پیروی کنند.
وامدهی B2B
تقربیا تمامی افرادی که نسبت به دریافت وام بانکی اقدام کردهاند، میدانند که فرآیند درخواست وام بسیار دشوار است و دریافت اعتبار به سختی انجام میگیرد. بانکها پس از بحران اقتصادی، قوانین سفتوسختی را برای فرآیند وامدهی تبیین کردند و در سالهای گذشته، نسبت به تسهیل این قوانین اقدامات چندانی را انجام ندادهاند. در نتیجه این امر، میدان برای شرکتهای فینتک باز شده تا با استفاده از بزرگ دادهها و تکنولوژیهای پیشرفته، سرعت عملیات تایید تعهدنامه را افزایش دهند و گزینههای مالی جدیدتری را در اختیار مشتریان قرار دهند.
همین روند در دنیای B2B نیز مشهود است. فینتکها درصدد هستند تا با بهکارگیری مجموعهای گسترده از منابع داده، خدمات وام و خطوط اعتباری را برای کسبوکارهای کوچک و متوسط فراهم کنند. لازم به ذکر است که کسبوکارهای کوچک و متوسط به دلیل داشتن منابع مالی اندک، در فرآیند دریافت وام بانکی با مشکلات بیشتری مواجه میشوند.
شرکتهایی از قبیل «لندینگ کلاب»، «فوندرا» و «آندسک.برکس» شرکتهایی هستند که خدمات وامدهی به کسبوکارها را انجام میدهند و در آخرین مرحله تامین مالی خود، موفق به کسب عنوان تکشاخ شدهاند. برکس یک استارتآپ سانفرانسیسکویی است که کارتهای اعتباری شرکتی را برای استارتآپها صادر میکند؛ در نتیجه بنیانگذاران مجبور نخواهند بود که از کارتهایی شخصی خود به شکلی بیرویه استفاده کنند.
پیشبینی میشود که در تعداد گزینههای مالی زنجیره تامین افزایش چشمگیری رخ دهد. مدت زمان زیادی است که مردم در مورد فرصتهای مالی زنجیره تامین صحبت میکنند، ولی در واقعیت، پیشرفت بزرگی در این بخش ایجاد نشده است. هنوز هم پلتفرمهای B2B، شبکهها و بازارها، در بین خریداران و تامینکنندگان قرار دارند و باعث ایجاد حجم انبوهی از دادههای تراکنشی میشوند. میتوان این دادهها را با دادههای دیگر ترکیب کرد و نتایج را در اختیار سرمایهگذاران قرار داد تا نسبت به تامین مالی استارتآپها اقدام کنند.
بانکها سرمایه زیادی در اختیار دارند، ولی این شرکتهای تکنولوژیکی هستند که طرفین معامله را برای انجام تراکنش گردهم میآورند. «شورکمپ» یکی از بازیگران جدیدی است که رابطهای برنامهنویسی کاربردی را به منظور ایجاد ارتباط در بین سیستمهای بانکی و سیستمهای شرکتی عرضه میکند. هدف از این کار جمعآوری اطلاعات مربوط به تعهدنامه، از قبیل صورتحسابها و قراردادهای تجاری است.
«مارکت اینوویس»، «اینفوویس فیر»، «آریو» و «فینکسکپ»، نمونههایی دیگر از تازهواردان هستند. لازم به ذکر است که آریو یک شرکت کانادایی است و مجموعهای از ابزارهای برچسب سفید را در اختیار کسبوکارها قرار میدهد تا با استفاده از آنها به عرضه خدمات مالی به مشتریان بپردازند. فینکسکپ نیز یک شرکت فرانسوی است که به تازگی موفق شده ۴۴ میلیون دلار را برای توسعه پلتفرم فاکتورینگ خود جذب کند.
بهبود محصولات بانکی برای کسبوکارها
در سال ۲۰۰۸ که این شرکتهای فینتک کار خود را آغاز کردند، بانکها و موسسات مالی در معرض خطر قرار داشتند و اغلب مردم تصور میکردند که شرکتهای تکنولوژیکی وارد بازار شده و بانکها را از میدان به در خواهند کرد.
چنین اتفاقی رخ نداد، ولی فینتکها فشار زیادی بر بانکها وارد کردند. در سال ۲۰۱۵ جیمی دایمن، مدیر عامل اجرائی جیپی مورگان، در اظهار نظری مشهور اعلام کرد که سیلیکون ولی در حال ظهور است. از آن زمان به بعد، با سرعتی کندتر از حد تصور، بانکها و شرکتهای فینتک نسبت به پذیرش یکدیگر اقدام کردهاند.
جای تردیدی نیست که بانکها از نظر میزان دارائی، پایگاه مشتریان و سطح دسترسی قوی هستند، ولی تکنولوژی فینتکها را ندارند و قابلیت این را ندارند که مانند شرکتهای فینتک، به فروش محصولات فناورانه بپردازند. کاملا منطقی به نظر میرسد که بانکها با هدف ترکیب قدرت، نسبت به استقبال از شرکتهای فینتک اقدام کرده باشند؛ ولی تا به امروز، تعداد مشارکتها اندک بوده و تنها تعداد اندکی از بانکهای بزرگ، مالکیت فینتکها را به دست آوردهاند. چیس یکی از این بانکهاست.
نویسنده این مقاله معتقد است که با پیشرفت فینتکها در حوزه پرداختهای B2B و رونق گرفتن فرآیند وامدهی، فشار بیشتری بر بانکها وارد خواهد شد. این دو حوزه، بازارهای بزرگی دارند و حاشیه سود آنها بالاست، از این رو به احتمال زیاد بانکها برای حفظ سهم بازار خود با چالش مواجه خواهند شد. در نتیجه بر تعداد مشارکتهای بین بانک و فینتک افزوده خواهد شد و بانکهای نه چندان بزرگ نیز وارد میدان خواهند شد. این روند به عرضه خدمات بهتر به کسبوکارها خواهد انجامید.
جالب است که حوزههای پرداخت و وامدهی، موج نوآوریهای مالی مشتری محور را شکل دادهاند. گسترده بودن موارد استفاده و زیاد بودن مشکلات مردم در این دو حوزه را میتوان دلایل اصلی چنین اتفاقی دانست.
اکنون که طیف وسیعی از مصرفکنندگان، طعم راحتی و کارآیی محصولات فینتکی را چشیدهاند، انتظارات بیشتری دارند و این امر در میان خریداران کسبوکارها نیز مشاهده میشود. وقتی به حسابهای پرداختنی نگاه میکنیم، درمییابیم که ناکارآمدی زیادی در آنها وجود دارد و برای مدیریت پرداختها باید به دنبال روشهای بهتری بود. در بخش خزانهداری و مالی نیز شاهد فرآیندهای وامدهی و گزینههای مالی جدید برای مصرفکنندگان هستیم و مردم برای اولین بار به این فکر افتادهاند که برای بهرهمندی از خدمات مذکور، به سازمانهایی غیر از بانکها مراجعه کنند.
خبرهای خوبی برای مشتریان کسبوکارها در راه است. اگر بر تعداد گزینههای موجود در بازار افزوده شود (چه در حوزه پرداخت، چه در حوزه وامدهی و یا بخشهای دیگر)، برنده نهایی مشتری خواهد بود. نویسنده معتقد است که سال ۲۰۱۹، سالی پربار برای شرکتهای وامدهی و پرداختهای B2B خواهد بود؛ در این سال بر تعداد مشارکتهای بین بانک و فینتک افزوده خواهد شد و کسبوکارها، برندگان واقعی سال ۲۰۱۹ خواهند بود.